بایگانی‌ها

مردی که از دل تاریخ، عبرت را بیرون می‌کشد

مردی که از دل تاریخ، عبرت را بیرون می‌کشد
مردی که از دل تاریخ، عبرت را بیرون می‌کشد

این روزها بیژن اشتری مترجم کتاب های مشهوری چون دختر استالین،خودآموز دیکتاتورها، حرمسرای قذافی و  همکار مان در مجله دنیای تصویر در بیمارستان برای عمل جراحی قلب بستری است.به این بهانه مطلبی را از سایت نشانک بازنشر می‌کنیم که به این مترجم خوب و توانا می‌پردازد.
+++

امکان ندارد شما اهل کتاب باشید و بیژن اشتری را نشناسید؛ مترجم میانسالی که می‌گویند هفده ساعت از شبانه‌ روز خود را صرف خواندن یا ترجمه می‌کند. این چهره فرهنگی متولد سال 1342 فارغ‌التحصیل رشته میکروب‌شناسی از دانشگاه تهران است اما علاقه شخصی او به تاریخ، امروز او را به یکی از معتبرترین چهره‌های مترجم معاصر ایران تبدیل کرده است.

 

وقتی کتاب‌ها او را برای ترجمه انتخاب می‌کنند!

بیژن اشتری طی دو دهه اخیر روی تاریخ شوروی متمرکز شد و در واقع به تاریخ کمونیسم و استبداد در بلوک شرق پرداخت. مجموعه آثاری هم که در نشر ثالث به چاپ رساند، زندگینامه‌هایی است از لنین، تروتسکی، استالین، بوخارین و دیگر رهبران انقلاب اکتبر.

یکی از معروف‌ترین کتاب‌هایی که توسط او به ترجمه رسیده «امید علیه امید» نام دارد که خود او درباره انگیزه ترجمه آن گفته است: «در کتاب‌هایی که طی این سال‌ها ترجمه کردم بدون استثنا (یا در منابع یا در متن) از کتاب «امید علیه امید» نادژدا ماندلشتام نام برده می‌شد.

بنابراین این کنجکاوی را داشتم تا ببینم چه مسائلی در این کتاب مطرح شده که این همه مورد توجه قرار گرفته است. آن را خواندم و متوجه شدم آنچه در مورد این کتاب گفته و نوشته‌اند، خواندنی‌تر است. یعنی اطلاعات دست اولی از تاریخ شوروی و زندگی شاعران و روشنفکران در آن دوران وحشت استالینی دارد که ناگزیر به ترجمه آن شدم.

 

چرا زندگی‌نامه؟

خواندن کتابی‌هایی مانند زندگی‌نامه‌ی شخصیت‌های سیاسی نیازمند یک‌سری پیش‌نیاز از نظر فکری و مطالعاتی است؛ مثلاً برای فهمیدن کتابی درباره استالین لازم است اطلاعاتی از تاریخ روسیه و شوروی داشته باشید، همچنین درباره تاریخ جهان در قرن بیستم بدانید. اگر بخواهید هیتلر را بشناسید به همین منوال است یا اگر به دنبال شناخت گاندی هستید باید آشنایی مختصری با هندوستان داشته باشد تا بتوانید اهمیت این شخصیت را درک کنید.

متأسفانه این دانش عمومی در کشور ما وجود ندارد. کتاب ادبی، عشقی و عاطفی به هیچ پیش‌نیازی، نیاز ندارد اما کتاب‌های تاریخی و زندگی‌نامه‌ای این‌طور نیست، بنابراین مخاطبان آن‌ها مخاطبان خاصی هستند و دوره مطالعاتی‌ای را درباره دوره‌ خاصی از تاریخ جهان گذرانده‌اند و تعدادشان اندک است. با این وجود بیژن اشتری به این تعداد اندک مخاطب اهمیت می‌دهد و پیرو تلاش‌های او در چند سال اخیر بر تعداد آنها نیز افزوده شده است.

 

مخاطبان بیژن اشتری چه کسانی هستند؟

خود او می‌گوید: «کسانی که این کتاب‌ها را  می‌خرند، در پی یافتن  پاسخ پرسش‌هایی هستند که راجع‌ به کشورشان است؛ این‌که وضعیتی که در آن گرفتار هستیم از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دارای چه ویژگی‌هایی است و آن را چطور می‌توان حل کرد.

 

درباره بیژن اشتری

 

در واقع مخاطب به دنبال تجربیات مشابه جهان است تا پاسخ پرسش‌های خود را پیدا کند. بهترین جا هم مطالعه زندگی‌نامه‌هاست. اگر در سال‌های اخیر می‌بینید توجه و اقبال به این نوع کتاب‌ها بیشتر شده، به همین دلیل است؛ نسل جوان امروز به دنبال حل مسائل خود در کتاب‌هاست، می‌خواهد ببیند گرفتاری‌هایی که دارد چطور قابل حل  است. سعی خودم این‌ بود کتاب‌هایی که ترجمه می‌کنم برای سرگرمی مخاطب نباشد و پاسخ‌گوی این پرسش‌ها باشد.»

 

مترجم خوب کیست؟

«مترجم خوب باید نبض جامعه را در دست داشته باشد و بداند مشکل و مساله اصلی جوان‌ها چیست و بعد از شناسایی این مساله، کتاب را شناسایی کند تا پاسخگوی نیازهای جامعه و مطابق با الگوهای عمومی جامعه باشد. نکته دیگر هم اینکه تاریخ ژانری است که مخاطب کمی دارد. به همین دلیل باید دنبال قالب‌های تازه‌ای گشت تا نسل جدید بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند».

 

 

این، تعریف بیژن اشتری از مترجم خوب است. ضمن اینکه تأکید دارد: «مورخ باید نگاه منصفانه‌ای داشته باشد و مشکل من این است که برای مثال، بیشتر کتاب‌هایی که درباره فیدل کاسترو نوشته شده‌اند یا تعریف مطلق‌اند یا کاملاً علیه او. اما یک مترجم و یا تاریخ‌نگار منصف باید پس از شناخت شخصیت حقیقی کاراکتر او، دست به ترجمه کتابی در خصوص او بزند».

 

کشف جایگاه شاعر ایرانی در دل ترجمه اثر خارجی

ابوالقاسم لاهوتی، شاعر ايرانی دوره رضاشاه، يكي از شخصيت‌هاي جالب كتاب «اميد عليه اميد» است. بیژن اشتری در جریان ترجمه این کتاب، به جایگاه مهم او پی برده است: من برای اولين‌بار با خواندن اين كتاب پي به زوايای  ناگفته‌ای از زندگی لاهوتی بردم. لاهوتی پس از اينكه از چنگال رژيم رضاشاه به عثمانی گريخت، به شوروی مهاجرت كرد و در آنجا به گفتن شعر به زبان فارسی ادامه داد. لاهوتی كمونيست وفاداری بود و مردم تاجيكستان واقعاً او را دوست می‌داشتند.

لاهوتی در سلسله مراتب «اتحاديه نويسندگان شوروی» تدريجاً تا آنجا پيش رفت كه معاون اين اتحاديه شد؛ كه منصب بسيار مهمی بود. در واقع آدم‌های بزرگی مثل پاسترناك و شولوخف و … وضعيت امور زندگی و معيشتی‌شان زیردست لاهوتی بود.

جالب اينجاست كه لاهوتی به رغم وفاداری‌اش به استالین رابطه بسیار خوبی هم با ماندلشتام داشت تا آنجا كه به سراغ وی می‌رود و به او پيشنهاد می‌كند كه شعری در وصف رژيم بگويد تا بلكه مشكلاتش با رژيم حل شود كه ماندلشتام به حرف او گوش می كند و شعر را می‌نويسد اما نهايتاً دردی از دردهای ماندلشتام را دوا نمی‌كند. نادژدا ماندلشتام در كتابش از خيلی‌ها بد گفته اما شايد ابوالقاسم لاهوتی تنها كسی است كه وی به خوبی از او ياد كرده و لقب «شاعر مهربان ايرانی» را روی او گذاشته است.

 

آثار ترجمه شده توسط بیژن اشتری

اگر مایلید با آثار بیژن اشتری نگاهی جدید به تاریخ معاصر جهان داشته باشید به این کتابها سری بزنید:

«آکواریوم های پیونگ یانگ» نوشته ی چول هوان کانگ و پیر ریگولت، «حرمسرای قذافی» نوشته آنیک کوژان 

«راسپوتین: ابلیس یا قدیس» نوشته‌ی ادوارد راژینسکی

«لنین: زندگی انقلابی سرخ» نوشته‌ی رابرت سرویس

«رفیق: زندگی و مرگ ارنستو چه‌گوارا»؛ نوشته‌ی خورخه کاستانیدا

«پل‌پوت: کابوس سرخ» نوشته‌ی فیلیپ شورت

«فرمانده؛ ونزوئلای هوگو چاوز» نوشته‌ی روری کارول

 «انور خوجه» نوشته‌ی بلندی فوزیو و …