وقتی نوبت به مولفان مشهور دنیای سینما می رسد ، کارگردانان مهمی حضور دارند. کارگردان بسیار مهمی که یکی از آنها کریشتوف کیشلوفسکی است. مردی که به ما ده فرمان، یک فیلم کوتاه درباره کشتن ، زندگی دوگانه ورونیک و سه گانه سه رنگ را ارائه داد و ، به عنوان یکی از چهره های اصلی سینمای اروپا شناخته می شود.
سالها پیش ، کیشلوفسکی زندگی کوچک محقر ما را متحول کرد. با باز کردن ذهن و قلبمان به سوی او ، تغییر در نحوه تماشای فیلم ها و احساس آنها را تجربه کردیم! کیشلوفسکی جادوی سینما است. کیشلوفسکی عشق به سینما است. کیشلوفسکی خود سینما است. اگر فکر می کنید که این تعاریف گزافه است ، به صدایی با اقتدار مهمتری گوش دهید: استنلی کوبریک بزرگ یک بار گفته بود ده فرمان بهترین اثری است که در این سالها دیده ، حتی آرزو می کند کاش خودش ساخته بود.
.
دنیای ظریف ، غنی و حیرت انگیز و زیبای استاد بزرگ فیلم سازی لهستان سرشار از لحظات اثرگذار و بیپیرایه است.
یکی از مشهورترین آثار او سه گانه «آبی، قرمز،سفید» است.در یکی از جذابترین سکانسهای فیلم آبی، ژولیت بینوش که همسرش را در سانحهای از دست داده به کافه می رود و قهوه ای سفارش می دهد .در این سکانس بیدیالوگ کیشلوفسکی تصمیم میگیرد، بسیار عادی عمل کند. ما نمای نزدیکی از بینوش را می بینیم که قند را درون قهوه نگه می دارد تا به قهوه آغشته شود.
کیشلوفسکی هدفش از این نما را چنین توضیح می دهد:« “این یک حبه قند است که قرار است در فنجان قهوه بیافتد. این وسواس به نمای نزدیک به چه معناست؟ به سادگی ما در تلاشیم تا جهان قهرمان را از نگاه او نشان دهیم ، تا نشان دهیم که وی با تمرکز بر روی این چیزهای کوچک ، چیزهایی که در نزدیکی او هستند ، با تمرکز به آنها، بقیه مسائل برای او مهم نیستند . او سعی می کند جلوی دنیای خود و محیط نزدیک خود را بگیرد. جزئیاتی از این قبیل در آبی وجود دارد. ما یک نمای نزدیک از حبه قند در حال خیس خوردن در قهوه تهیه کردیم تا نشان دهیم هیچ چیز در اطراف او برای این شخصیت مهم نیست ، نه افراد دیگر ، نه کار آنها ، نه پسر ، نه مردی که او را دوست دارد و برای یافتن او آزمایش سختی را پشت سر گذاشته. او اهمیتی نمی دهد. فقط حبه قند مهم است و او عمداً روی آن تمرکز می کند تا همه چیزهایی را که نمیپذیرد، رنگ ببازد.»