بایگانی‌ها

دخترِ هندیِ ساکنِ آمریکا

بالیوود من را کنار گذاشت
بالیوود من را کنار گذاشت

 

مرسده مقیمی

پریانکا چوپرا درست در آغاز قرن تازه دختر شایسته برگزیده جهان شد؛ اتفاقی که شش سال قبل برای آیشواریا رای رخ داده بود و برای همین او به خوبی می‌دانست آغوش بالیوود که خیلی سخت! غیرخودی‌ها را به خود راه می‌داد، از حالا برای او باز می‌شود. بالیوود دهه نود به دنبال ستارگان زیبارو بود تا به واسطه آن‌ها فروشش را بالا ببرد. آن سال‌ها هنوز تحول چشمگیری در سینمای هند به وجود نیامده بود و خبری از فیلم‌های تلخ اجتماعی نبود و همچنان عاشقانه‌های پر از رقص و آواز بازارش داغ بود برای همین طبعا اوایل کارنامه کاری او مملو است از فیلم‌هایی این چنین، هرچند او از همان نخست هم در تلاش بود تا با ایفای نقش‌های متفاوت خودش را از سایرین متمایز کند و همین شد که بازی در نقش زنی دروغ‌گو، حلیه‌گر و خائن در «اعتراض» به نقطه عطفی در کارنامه او بدل شد، در آن زمان کمتر ستاره‌ای می‌پذیرفت بازی در نقش منفی بپذیرد. سال ۲۰۰۶ سال شانس او بود؛ اولین همکاری با ریتیک روشن در فیلم ابرقهرمانی «کریش» و از آن مهم‌تر اولین همکاری با شاهرخ خان در بازسازی «دان».

همبازی شدن با دو سوپراستار در دو فیلم موفق او را بیشتر از هروقتی سر زبان‌ها انداخت و همین سبب شد پرکارترین سال‌های کاری‌اش را سپری کند اما پنج سال بعد و پس از قسمت دوم «دان» صمیمیت او و شاهرخ‌خان و واکنش‌های تند همسر او برایش دردسرساز شد و مافیای بالیوود تقریبا او را کنار گذاشت! چوپرا اما مواجهه‌اش با همه حواشی و مطرود شدن نه افسردگی بود و نه خودکشی! او از این موقعیت بهترین بهره را برد تا در فیلم‌های خاص‌تری ایفای نقش کند خاصه این‌که سینمای هند نیز در حال تجربه فضاهای تازه بود. تنها یک سال بعد «برفی» با بازی او روی پرده رفت؛ فیلمی متفاوت با بازی دیدنی او در نقش دختری اوتیستیک. بازی چشمگیرش در «برفی» در هیچ جشنواره‌ای تحسین نشد تا در نهایت تعجب در حالی که او برای کسب جایزه بی‌رقیب به نظر می‌رسید جایزه به دیگران برسد اما او باز هم ناامید نشد و بی‌توجه به تمام پچ‌پچه‌ها مشغول تمرین پیوسته و سخت بوکس شد برای بازی در فیلم زندگی‌نامه مری کوم بوکسور هندی دارنده مدال المپیک. او با «مری کوم» نیز آن‌قدر با قدرت ظاهر شد که کمتر کسی فکر می‌کرد بتوان باز هم از او چشم پوشید اما دوباره جشنواره‌ها از کنار او بی‌تفاوت رد شدند تا چوپرا پس از بازی در «باجیراو مستانی» رسما آمریکایی شود و از هند دل بکند! خبر آمریکا رفتن او که مهاجرتی ساده به نظر می‌رسید خیلی زود گره خورد با ایفای نقش اصلی سریال «کوانتینو».

او در آمریکا به شهرت رسید و هندی‌ها حواس‌شان جمعِ او شد! وقتی بالاخره برای بازی تحسین‌شده‌اش در «باجیراو مستانی» جایزه بهترین بازیگر مکمل را گرفت خودش فرسنگ‌ها دور از وطنی که شاید ناچار به ترک‌اش شد در حال ساختن زندگی تازه‌ای بود که هیچ آسان هم نبود! برای همین وقتی پس از مدت‌ها در جشنواره‌ای هندی حاضر شد و به عنوان چهره موفق بین‌المللی! مورد تقدیر قرار گرفت؛ بغض کرد و گفت که خیلی سخت بود دور از وطن و تنها و غریب از نو شروع کنی! خوشحالم که حالا مرا مایه افتخار می‌دانید…

در همین گیر و دار بود که خواننده معروف و جوان آمریکایی یک دل نه صد دل عاشق او شد و ظاهرا بی‌توجه به همه تفاوت‌های سنی، فرهنگی و مذهبی آن‌قدر آمد و رفت تا سر انجام پریانکا را به ازدواج راضی کرد. حالا سال‌ها از آن روزهای تلخ گذشته و او در هند ارج و قرب ویژه‌ای دارد مثل هر آسیایی‌ای که توانسته در غرب به توفیقی برسد! خاصه این‌که او خیلی زود در دل آمریکایی‌ها جا باز کرد و عضو آکادمی اسکار شد و به همه جشنواره‌ها و برنامه‌های مهم دعوت شد؛ چیزی که برای مافیای بالیوود باورنکردنی به نظر می‌رسید! چرا که معمولا سرنوشت مغضوبین مافیا به افسردگی و خودکشی می‌رسید نه به عزیز شدن در هالیوود! با همه این‌ها پریانکا گرچه در تمام سال‌های فعالیت‌اش در آمریکا، هند را کنار نگذاشت و هم تلاش کرد تهیه‌کنندگی فیلم‌های آوانگارد را بر عهده بگیرد و هم اگر فرصتی دست داد در هند بازی کند اما عملا در آمریکا ماندگار شد، مخصوصا که همسرش هم در آن جغرافیا ستاره بود.

حالا این دخترِ هندیِ ساکنِ آمریکا گرچه نامزدهای مهم‌ترین رویداد سینمایی جهان را اعلام می‌کند و گرچه که جای پایش را حسابی سفت کرده اما حتما بهتر از هر کسی می‌داند که هنوز بهترین کارهای کارنامه‌اش، آثارش در سینمای هند است و نه آمریکا و فیلم‌هایی که حتی حالا نام‌شان به یاد یک نفر هم نمانده! حتی اگر رامین بحرانی با تهیه‌کنندگی و بازی او رمان یک مهاجر هندی را به فیلم تبدیل کند و برایش نامزد دریافت اسکار هم شود، «ببر سفید» یک فیلم ضعیف و به شدت ضد هند می‌ماند که صرفا به سبب فضای تیره و تارش برای مخاطب جهان که سینمای هند را به عشق و رنگ و نور و رقص می‌شناسد جالب و ناشناخته و متفاوت می‌آید و برای همین جلب‌اش می‌شود.

حالا که جدیدترین سر و صدای دختر هندی حضور در قسمت تازه فیلم محبوب «ماتریکس» است، من ندیده حدس می‌زنم که این فیلم گرچه به شهرت هرچه بیشتر او کمک می‌کند اما باز هم حتی ذره‌ای به شکوهی که او در «باجیراو مستانی» یا «برفی» تجربه کرده نزدیک هم نمی‌شود! در واقع پریانکا برای دوباره درخشیدن به فیلمی هندی نیاز دارد، فیلمی از اتمسفری که از آن بر آمده و به آن تعلق دارد، سینمایی که با همه بی‌رحمی‌هایش او را بهتر از غربی‌ها می‌شناسد و برای همین من بیشتر از «ماتریکس: رستاخیزها» منتظر فیلمی هستم که بناست فرهان اختر دوست صمیمی او و کارگردان «دان» برای سال ۲۰۲۳ آماده اکران کند، فیلمی که می‌تواند دوباره شمایل «پریانکا چوپرا»ی بازیگر را مقابل‌مان بگذارد نه «پریانکا چوپرا جوناس»ی که پس از زمین خوردن بلند شد و شرایط بهتری برای خودش ساخت و بسیار معروف‌تر از پیش شد که این برخاستن گرچه ستودنی است اما همه آن چیزی نیست که یک بازیگر لازم دارد برای ماندگاری!