ماهنامه دنیای تصویر، شماره 269
فروش خیرهکننده «سلام بمبئی» در هفته نخست اکراناش از همان اول فیلم قربان محمدپور را به یکی از مدعیان رسیدن به رتبههای بالای جدول امسال تبدیل کرده. فیلمی که بدون توجه به کیفیتاش مخاطب را به اتمسفری متفاوت با دیگر فیلمهای در حال اکران میبرد و نتیجهاش هم در گیشه دیده میشود.
موضوعی که چند ماه قبل برای «من سالوادور نیستم» هم اتفاق افتاد. اما در آن مقطع همه حواسشان به رضا عطاران و نقش موثر او در گیشهی فیلمها بود. اتفاقجالبتر زمانی افتاد که در سال جاری هم از رضا عطاران و هم محمدرضا گلزار فیلمهای دیگری هم اکران شد و هیچکدام از این فیلمها حتی به رکورد آن دو فیلم پرفروش نزدیک هم نشدند تا تحلیلها به سمت نقش عوامل دیگری در فروش فیلمها برود.
این بار بعد از موفقیت «سلام بمبئی» به نظر میرسد تهیهکنندگان و سرمایهگذاران بخش خصوصی متوجه عامل این موفقیتها که ورود به اتمسفرهای تازه برای فیلمسازی است شده اند و همین حالا چند دفتر تولید کار بر روی فیلمنامههایی که داستانشان خارج از ایران و در کشورهای مختلف اتفاق میافتد را آغاز کرده اند.
دو سال قبل وقتی که منوچهر هادی و قربان محمدپور تصمیم به ساخت فیلمهایی در برزیل و هند گرفته بودند با انتخاب دو چهرهی سرشناس برای فیلمهای خود به دنبال تضمین گیشه بودند تا از این طریق بتوانند تجربهشان را عملی کنند. سینمای ایران پیش از این بارها به سراغ ساخت فیلمهایی در خارج از کشور رفته و در مواردی هم به توفیق تجاری دست یافته. اما هیچوقت سینمای عامهپسند ایران اینطور روی فیلمسازی در خارج و اهمیت ورود به اتمسفرهای تازه برای فیلمسازی متمرکز نشده بود.
تهیهکنندگان سینمای ایران سالها است حاضر به خروج از دایره بسته و بدون ریسک برای دستیابی به گروههای تازه در میان مخاطبان نیستند. در حالی که تجربیات تازه در سینمای عامهپسند نه تنها فروش خوبی داشته بلکه همواره با جهش مخاطب در گیشه همراه بوده اند.
از حالا به بعد احتمالا فیلمهای بیشتری در خارج از ایران و به خصوص هند ساخته خواهد شد و آزمون و خطاهای زیادی برای تولیدات مشترک در سینمای عامهپسند صورت خواهد گرفت و این محصولات به طور طبیعی به دنبال افزایش کیفیت هم خواهند بود. اما اتفاق مهم پیامی است که مخاطبان سینمای ایران از طریق گیشه و فروش به فیلمسازان داده اند و آن لزوم ورود به حوزههای تازه برای فیلمسازی است.