بایگانی‌ها

«دهلوی» الهام بخش من بود

«دهلوی» الهام بخش من بود
«دهلوی» الهام بخش من بود

ترجمه:ارغوان اشتری

 

▪️وحید جلیلوند از چهره‌های قدیمی و آشنای جشنواره فیلم ونیز است که دو فیلم اولش مورد تحسین منتقدان و برنده جوایزی از جشنواره ونیز شد. سومین فیلم بلند او «شب، داخلی، دیوار/عنوان انگلیسی:آن سوی دیوار» امسال در بخش اصلی رقابت می‌کند.

 

✔️- آیا آثاری از ادبیات یا سینمای ایران وجود دارد که طرح داستانی جذابی مانند فیلم شما را داشته باشد؟ چگونه به چنین طرح داستانی رسیدید؟

 

ایده اولیه فیلم در واقع از یک شعر می‌آید. باید بتوان بافت آن شعر را در کانسپت اصلی منعکس شده در فیلم حس کرد. وقتی اولین فیلمم، چهارشنبه 19 اردیبهشت را ساختم، از من پرسیدند چه چیزی الهام‌بخش من بود، الهام بخش من فردوسی شاعر ایرانی و کتاب شاهنامه‌ی او بود. برای دومین فیلمم، بدون تاریخ، بدون امضا،از شاعر ایرانی دیگری به نام حافظ تاثیر گرفتم. برای سومین فیلمم، «شب، داخلی، دیوار»، متاثر از شاعر دیگر قدیمی ایرانی دهلوی بودم. در شعر او چیزی وجود دارد که من آن را جنون شاعرانه می نامم: یک احساس است، بیش از یک شعر ادبی ملموس است. وقتی داشتم «شب، داخلی، دیوار» را می نوشتم، سعی کردم همان جنون شاعرانه را احساس کنم و به کار ببندم. این چیزی نیست که شما ببینید، نکته‌‌ای است که باید در طول فیلم احساس کنید.

 

✔️داستان فیلم به کدام شخصیت تعلق دارد؟ داستان علی است یا لیلا است؟

 

 

– تفکیک کردن این دو شخصیت  سخت است. لیلا در واقع جزئی از وجود علی است. همچنین، نحوه ارتباط این دو با یکدیگر فراتر از اصول روابط بین فردی است و به شیوه کارکرد فیلم سرایت می کند. اگر بخواهم کوتاه جواب بدهم، این داستان علی است.

 

 

✔️شما در جوانی در تئاتر کار می‌کردید و فکر می‌کنیم در «شب، داخلی، دیوار» در  چیدمان صحنه(scenography.) اثرش را می‎بینیم. درست متوجه شدیم؟

 

– ممکن است تداعی‌کننده تئاتر باشد، بله، اما عامدانه نبود، برنامه ریزی نشده بود. چیزی که می‌توانم بگویم این است که با تجربه‌ام در تئاتر، بیشتر از اینکه درک از فضای تئاتری را به دست بیاورم، درام را یاد گرفتم. همچنین می توانم اذعان کنم تجربه من در تولید در رادیو به درک من از مخاطب کمک کرد. این ممکن است تأثیری باشد که تئاتر روی من و به طور کلی روی کارم گذاشت. من می خواستم طراحی صحنه به شیوه‌ای انجام شود که به سادگی واقع گرایانه باشد. ما تصور می کنیم فردی که نابینا است لزوماً وسائل تجملی، کاغذ دیواری های رنگارنگ و چیزهایی از این دست ندارد. باید به راحتی تشخیص دهیم آپارتمانی که می بینیم خانه علی است. من می‌خواستم این انتخاب‌ها به باورپذیری فیلم کمک کند، که چیزی است که در ابتدا می‌بینیم. این اولین لایه فیلم است و باید ما را بیشتر به درون داستان ببرد. زیر این لایه،  عناصر سورئال فیلم را می‌یابیم…

 

✔️جشنواره ونیز همیشه چشم به سینمای ایران داشت. آیا این به تولید فیلم در کشور شما کمک می کند؟

 

 

 

 

– رک و پوست کنده بگویم بستگی به مضمون ، سیاسی بودن یا نبودن فیلم دارد. این که جشنواره هایی مانند جشنواره فیلم ونیز  سینمای ایران را دوست دارد لزوماً مانع کار ما نمی شود و  فیلمسازی ما را تسهیل نمی کند.بستگی به موضوع فیلم دارد که می تواند به هر دو سمت پیش برود. نظر دیگری که دارم این است که حضور سینمای ایران در جشنواره فیلم ونیز را نتیجه علاقه خاصی از سوی ونیز نمی دانم، آن را ماحصل تلاش فیلمسازان ایرانی می دانم که شانه به شانه فیلمسازان بین المللی می ایستند. امسال دو فیلم ایرانی در کن حضور داشتند و اکنون چهار فیلم در ونیز است. دوست دارم این حضور را اثر خوشایند تلاش ما به عنوان فیلمساز ببینم. من مشتاقانه منتظر تماشای فیلم هایمان در سراسر جهان هستم..