بایگانی‌ها

صحبت نکن، ایموجی بفرست!

صحبت نکن، ایموجی بفرست!
صحبت نکن، ایموجی بفرست!

محراب توکلی

 

 

امروزه سینمای ایران و جهان درگیر یک رویکرد مشابه شده‌اند. رویکردی که می‌خواهد از مخاطب را غافلگیر کرده و کلیشه‌هایی که پیش از این در ساختار و روایت فیلم‌ها بوده را بزداید. چنین رویکردی با عنوان نوآوری و خلاقیت شناخته می‌شود. در دوران معاصر ایده‌های تازه قصد دارند در ساختمان داستان، زمان و مکان فیلم‌ها دست برده و فضایی تازه و ناآشنا را ترسیم کنند.  

نوآوری و خلاقیت به شکلی تحت‌الفظی از بار معنایی مثبتی برخورار هستند. گذار از معادلات و ساختارهای تثبیت‌شده می‌تواند فرصت جذاب و سرگرم‌کننده برای تماشاگر داخل سالن باشد. مخاطبی که از فیلم‌های قابل پیش‌بینی دوری می‌کند و ارزش چندانی برای آن‌ها قائل نیست. فیلم «تصور» ساخته علی بهراد خود را از این قائده‌ جدا کرده و تلاش می‌کند قدرت حدس و پیش‌بینی مخاطب را به حداقل رساند. روایت «تصور» در موقعیت‌هایی متفاوت بر مدار یک رابطه عاطفی -یک طرفه- سوار است. علی بهراد زوایای گوناگونی از یک عشق را ترسیم می‌کند. عشقی که به زبان نمی‌آید، اما در جای‌جای اتمسفر فیلم پراکنده است. در شکل خام و اولیه روایت «تصور» سویه‌هایی از آثار سینمای جهان دیده می‌شود. اما بهراد سعی دارد با ترفندهای گوناگون به تشخص برسد. او در این زمینه به موفقیت دست پیدا کرده است.  

 

 

اکنون این پرسش مطرح می‌شود که خلاقیت و نوآوری در سینمای معاصر -ایران و جهان- از چه کارکردهایی برخوردار است؟ در یک پاسخ مستقیم و سرراست به «کلیشه‌زدایی» برمی‌خوریم. کارگردان‌ها و نویسندگان صنعت سینما در سودای یک موج‌ تازه،  کلیشه‌ها را با متناسب با فضای روز جامعه می‌شکنند. آن‌ها چهره‌ای دگرگون یا -بهتر است بگوییم- بی‌ریخت از کلیشه‌ها می‌سازند. کلمه بی‌ریخت متوجه انگاره‌های زیبایی‌شناسانه و یا تکنیکال نیست. کما اینکه پوسته و ظاهر فیلم‌های چند سال اخیر بسیار چشم‌نواز و دلربا به نظر می‌رسد. ضعف و تزلزل به کُنه ماجرا مربوط می‌شود. دست اندرکاران این صنعت کمر همت را محکم بسته‌اند تا ابتکار به خرج داده و نبض هنر سینما و سپس گیشه را بدست آورند. اما دریغ! دریغ از غفلتی که آن‌ها نسبت به روایت، شخصیت و ساختارهای نخستین دارند.  

ساختارهایی که سنگ‌بنای یک اثر سینمایی هستند. فیلم «تصور» در این عرصه مستثنی نیست! بلکه یکی از مصادیق بارز محسوب می‌شود. «تصور» همچون دیگر آثار حاضر در داخل و خارج از کشور با نادیده گرفتن کلیشه‌ها قصد شکستن‌شان را دارد. ارتباط مهرداد صدیقیان و لیلا حاتمی در یک چارچوب روایی مشخص قرار نمی‌گیرد و مخاطب نمی‌تواند بده و بستانی با جهان فیلم داشته باشد. هرچقدر «تصور» سعی می‌کند ایده‌هایش را با یک منطق دراماتیک آشکار کند، از تماشاگر و همچنین از «صداقت» فاصله می‌گیرد.