سال 2014. قرار بود فیلمی از کیانو ریوز بازیگر نقش اصلی سری فیلمهای ماتریکس اکران شود که تقریبا یک دههای می شد ستاره ی بخت و اقبالش افول کرده بود. «جان ویک» به کارگردانی چاد استاهلسکی و دیوید لیچ که حداکثر سابقهشان انجام بدلکاری سهگانه ماتریکس و طراحی صحنههای اکشن آن بود.
بودجه ی فیلم تنها 20 میلیون دلار تعیین شد که برای ساخت یک فیلم اکشن بیشتر به شوخی شبیه است و مجموع این عوامل به اضافه ی شکستهای اخیر کیانو ریوز( مرد تائی چی و 47 رونین) دست در دست هم گذاشته بودند تا جان ویک افتضاح تجاری و هنری دیگری به نظر برسد.
فیلم اکران شد و در کمال ناباوری به فروشی بیشتر از 4 برابر بودجه اش دست یافت و با وجود رقیق بودن خط داستانی، که معمولا جز جداییناپذیر آثار ژانر اکشن به حساب میآید، خلاقیتهایی در کار دو کارگردان تازه کارش به چشم میخورد که توجه منتقدان و تماشاگران را توامان جلب کرد.
کاریزمای کیانو ریوز که انگار خودش کمتر از همه قدر آن را میداند، طراحی خوب صحنههای اکشن و استفاده از المانهایی همچون دنیای زیرزمینی جنایتکاران و آدمهای خلاف (هتل کانتیننتال) که در مخفی بودن و برانگیختن کنجکاوی به نوعی همسان دنیای مخفی جادوگران هری پاتر است و بازیگران فرعی به دقت انتخاب شده کمک کرد تا جان ویک به چشم بیاید و فرنچایزی جدید شکل بگیرد.
سال 2017. دنباله ی جان ویک در حال اکران است و این طور که به نظر میرسد به موفقیتی بهتر از برادر بزرگترش دست پیدا میکند. زمزمههایی هم از ساخت مجموعه تلویزیونی و همین طور قسمت سوم به گوش میرسد. امری که به نظر می رسد با وجود جهان گستردهای که خالقان فیلم طراحی کرده اند با مشکل چندانی مواجه نباشد و راحت بتوان ماهیهای تازه ای از آن گرفت. البته به شرطی که مصالح تجاری در اولویت قرار نگیرند و کیانو ریوز و دست اندرکاران ساخت فیلم به ریشههای شخصیت و دنیایی که خلق کرده اند وفادار بمانند.