ربکا کیگان
ترجمه اردوان وزیری
اشاره: فیلم ایر (َAir) جدیدترین ساخته بن افلک هنرپیشه و کارگردان آمریکایی داستانی را روایت میکند که براساس آن بیننده پی میبرد که چطور خانواده مایکل جردن و گروهی از مدیران اجرایی کمپانی نایک با عقد یک قرارداد تاریخی کفش ورزشی این کسب و کار را برای همیشه متحول کردند.در این فیلم که قبل از اکران سینمایی در پنجم آوریل امسال توسط آمازون،در هشتم مارس برای نخستین بار در جشنواره فیلم South by Southwest به نمایش درآمد وایولا دیویس در نقش مادر مایکل جردن و مت دیمِن،کریس تاکر و جیسون بِیتمن در نقش مدیران اجرایی نایک و همچنین خود افلک نقش همبنیانگذار نایک و مدیر ارشد اجرایی سابق آن، فیل نایت را ایفا میکنند.وایولا دیویس که همسر بازیگر و تهیهکنندهاش جولیوس تنون ایفاگر نقش پدر جردن در فیلم است در اظهارنظری گفته است ساخت Air یک تجربه غیرقابل باور بود که من و همسرم و حتا تیم چهرهپردازی و طراحی موی ما را واداشت که تا اهمین امروز دربارهاش صحبت کنیم.دیویس در ادامه میگوید بن یک مؤلف و به شکلی باورنکردنی مهربان و قابل احترام است.این فیلم یکی از برترین تجربههای ما از نظر رفتار توأم با احترامی بود که فکر میکردیم لایق و شایستهاش هستیم.فیلمنامه ایر که توسط الکس کانوری نوشته شده نه زندگینامه کامل مایکل جردن است و نه تاریخچه کمپانی نایک؛بلکه در کنار این دو موضوع و همانگونه که خود افلک نیز در این مصاحبه اشاره میکند به مسائلی گستردهتر میپردازد که مهمترین آنها تصاحب فرهنگ سیاهپوستان آمریکایی آفریقاییتبار توسط سفیدپوستان آمریکایی و موقعیت جامعه و فرهنگ سیاهپوستان است.اما در رأس آن نقش و جایگاه مایکل جردن به عنوان یک اسطوره مطرح میشود.اسطورهای که افلک احترام فوقالعادهای برای او قائل است و او را قهرمان خودش میداند.
برای داستانی که در ایر روایت میکنید چطور به مایکل جردن نزدیک شدید؟آیا همدیگر را میشناختید؟
من گاهی اوقات با مایک ورق بازی میکنم و ما دوستان مشترکی داریم اما اینها به ساخت یک فیلم ربطی ندارد،اینطور نیست؟ این شکلی نبود که او بگوید اوه آره،بن رفیق شفیق منه(با تقلید از صدای جردن).او گفت آره،من اون رو میشناسم. جردن قهرمان من است و میدانم او تا چه اندازه شخصیت مهم و خاص و ارزشمندی است،بهویژه در جامعه آمریکاییهای آفریقاییتبار.اگر میخواهید درباره مایکل جردن حرف بزنید این کار را با احترام انجام دهید.من هرگز کسی را با این نوع کاریزما و قدرت نمیشناسم که وقتی وارد یک اتاق میشود وجودش همه جا طنینانداز شود.آیا این حاصل شخصیت خود او و یا شیوه رفتار مردم با اوست؟آیا به خاطرات شما از او مربوط میشود؟نمیدانم،اما بسیار قدرتمند است.من به او گفتم لطفأ میتوانم شما را ببینم؟ و رفتار او فوقالعاده بود. او جواب داد آره مشکلی نیست.بیا به زمین گلف.من هم رفتم و او را دیدم.منتظر ماندم تا بازیاش تمام شود.من خودم گلف بازی نمیکنم چون حس میکنم آدمها را زنده زنده میبلعد.
گلف؟
من به گلف مثل یک مته نگاه میکنم.البته آنها دندانههای بهتری دارند اما به نظر نمیرسد آدمها هرگز بتوانند خودشان را از آن رها کنند.وقتی شروع به بازی گلف میکنند دیگر هرگز دوباره آنها را نخواهید دید.بنابراین و به هر حال منتظرش ماندم.باید بسیار آشکار و واضح بگویم که این فیلم زندگینامه مایکل جردن نبود که با اجازه و همکاری خانواده او ساخته شده باشد.اگر قصد دارید داستان مایکل جردن را بسازید آنها باید از شما پشتیبانی و حمایت کنند.من به او گفتم مایک،اگر در این فیلم از چیزی راضی نباشی یا احساس خوبی نداشته باشی فیلم رو نمیسازم.واقعا فیلم رو نمیسازم. میخوام بدونم چه چیزی برات مهمه؟ او کاملا روراست بود.او کسی بود که درباره هووارد وایت(مدیر اجرایی نایک) که نقشش را کریس تاکر بازی میکند و در فیلمنامه اصلی نبود با من حرف زد. من گفتم چیزی درباره پدرت داری بگی؟ و مایکل بدون اینکه وارد جزئیات بیشتری شود درباره مادرش صحبت کرد که درواقع او هم در فیلمنامه اصلی وجود نداشت.اینجا بود که فهمیدم فیلم چگونه باید ساخته شود.حرف زدن با او درباره مادرش به طرز فوقالعادهای تاثیرگذار بود و فهمیدم که این فیلم درباره کمپانی نایک نیست.من گفتم بنابراین هیچ ایدهای درباره اینکه چه کسی…؟ و بعد سریعأ به خودم گفتم اوه,لعنتی.چون میخواهم از او درباره کسی که این نقش را بازی میکند سوال کنم و اگر نتوانم از آنها استفاده کنم به نظر میرسد که مایکل را نادیده گرفتهام.دستیابی به هنرپیشهها حقیقتأ کار دشواری است.اما من میدانستم مایکل قرار است از چه کسی نام ببرد چون او همان کسی بود که مدتها میخواستم با وی کار کنم.تصور نمیکنم که فقط یک بهترین بازیگر هدفگرا وجود داشته باشد اما معتقدم گروهی از آدمها هستند که میتوانند بگویند “اینها بهترین هنرپیشههای دنیا هستند” و وایولا در بین آنها قرار دارد.جردن مستقیم به من نگاه کرد- و بهرغم اینکه در آن مرحله فقط یک خط دیالوگ برای کاراکتر مادر در فیلمنامه وجود داشت- و در حالی که من با خودم کلنجار میرفتم که اوه خدای من،مایکل میخواد این نقش رو به وایولا دیویس پیشنهاد کنم.چطور میتونم پیشنهاد بازی در فیلمی رو به وایولا دیویس بدم که فقط یک خط دیالوگ داره؟مایک خیلی جدی بود و گفت وایولا دیویس،این مامان منه.همین.بحث تمام شده بود.هرچند که این اتفاق رخ داد و مشکل او نبود اما قرار بود اتفاق بیفتد.در آخر به او گفتم باشه مایک.
وایولا دیویس را چطور راضی کردید؟
با خواهش و تمنا.مطمئنم اینطور بود چون به او گفتم مایکل جردن میخواد تو نقش مادرش رو بازی کنی. مطمئنأ این شکلی نبود که بگویم بن افلک میخواد تو این فیلم بازی کنی.او با چاپلوسی یا تملق میانه خوبی ندارد و راحت نیست.اگر این کار را بکنید خونش را به جوش میآورید.من با احترام با او رفتار کردم و گفتم وقتی آماده شدی به من خبر بده.ما اونجا خواهیم بود.من میخواستم کاری که در فیلم میکند یک غافلگیری باشد چون زمانی که نوشتن و کار با مت و جن(لوپز) را آغاز کردم دیالوگهای فوقالعادهای به ذهنم رسید و همه چیز بهتر شد.
همسرتان جنیفر لوپز چه چیزهایی به فیلم اضافه کرد؟
اوه خدای من،او درخشان است.به شکل خارقالعادهای درباره چگونگی تحول و تکامل مٌد به عنوان نقطه تلاقی موسیقی،ورزش،سرگرمی و رقص از طریق فرهنگ دانش و آگاهی دارد. او به من کمک کرد تا در مورد شیوهای صحبت کنم که بخشی از دلیل معنادار بودن کفشهای جردن این است که فرهنگ و سبک در آمریکا 90 درصد از فرهنگ سیاهپوستان ناشی میشود.فرهنگ سیاهپوستان به شکل تاریخی در زمینه موسیقی,رقص،مٌد پیشتاز بوده است و بعدأ به شکل الویس یا هر چیز دیگری دزدیده،تصاحب و از نو بازاریابی شد.و در این مورد خاص(نایک)،یک شرکت که توسط سفیدپوستان اداره میشود برای فروش کالاهای خود شروع به معامله با ورزشکاران آفریقایی-آمریکایی کرد.آنها حقیقتأ از ارزشهایی که مایکل جردن ارائه میکرد و اینکه او چه کسی است استفاده کردند.فکر نمیکنم بتوان در معنای این حرف اغراق کرد.آنها از “هی رفقا،ما یک کفش خوب هستیم” به “اگر مایک آن را داشته باشد،شما هم آن را میخواهید” تغییر جهت میدهند.
وقتی راجعبه استفاده آمریکای سفید از فرهنگ سیاهان گفتید،درحالی که یک فیلمساز سفید این داستان را روایت میکند آیا ریسک تکرار آن سازوکار را میپذیرید؟
من فیلمی نمیسازم که فرضیه محوری آن تصاحب و تملک فرهنگ سیاهپوستان توسط آمریکاییهای سفیدپوست برای کسب سود است.این فیلمی نیست که من بسازم.من داستانی را روایت میکنم که درباره تلفیقی از چیزهای مختلف است و این فقط یکی از جنبههای آن به شمار میرود.من قصد حذف آن را ندارم چون حذف آن باعث بیاحترامی به اصل موضوع میشود.کاری که من انجام میدهم صحبت با مردمی است که آن را بهتر از من درک میکنند و میتوانند به من کمک کنند زمینهچینی لازم برای روایت آن را بهتر انجام دهم.و این کار با کمک طراح لباس و وایولا به ثمر نشست.کریس تاکر مونولوگها و صحنههایی را پیشنهاد کرد که بسیار اساسی بودند.به همین علت بود که گفتم میخوام به کریس به عنوان یک نویسنده هم دستمزد پرداخت بشه.میخوام کاملا صریح بگم که کریس در این فیلم یک صدای کمککننده و همیار منه.ما(افلک،مت دیمن و تاکر) دنبال اعتبار نویسندگی در این فیلم نبودیم.اما برایم مهم است که بگویم کریس تاکر یک نویسنده لعنتی خیلی خوب است.
چه چیزی شما را واداشت هیچگاه چهره مایکل جردن را در این فیلم نشان ندهید؟شما یک هنرپیشه جایگزین انتخاب کردید و او را از پشت یا در یک پروفایل کلی فیلمبرداری کردید.
جردن خیلی بزرگ است.او بر فراز داستان و در کلیت آن حضور و وجود دارد اما اگر به او عینیت ببخشید یا بگویید “بله،این مایکل جردن است” ما میدانیم که نیست،واقعأ این را میدانیم.تقلبی است.فکر کردم اگر مخاطب هر چیزی که راجعبه او میداند و فکر میکند یا به یاد میآورد با خود وارد فیلم کند این کار بهتر جواب میدهد.
درباره این موضوع که قرار است کمپانی نایک را چطور در فیلم نمایش دهید چه مذاکراتی با آنها کردید؟
با نایک اصلأ مذاکره نکردم چون این فیلم درباره تاریخچه نایک نیست و درباره این کمپانی احساس مسئولیت شخصی مشابهی که نسبت به مایک جردن داشتم حس نمیکردم.مصاحبهها و کتابهای زیادی در این خصوص وجود دارد.
منبع: هالیوود ریپورتر