بایگانی‌ها

ناگهان تابستان گذشته/یادداشتی درباره «تابستان همان سال»

 

محمد جلیلوند

دو سال قبل، استیون اسپیلبرگ در فیلم خانواده فبلمن که آخرین فیلم و به نوعی وصیتنامه سینمایی اش به حساب می آید کودکی و نوجوانی خود را به تصویر کشیده و سند تصویری دراماتیزه شده ای از این برهه خاص را به نمایش گذاشته است. کاری که برخی از فیلمسازان جهان نیز به اشکال گوناگون انجام داده و حدیث نفس خود را روی پرده نقره ای به نمایش گذاشته اند. فیلم سینمایی «تابستان همان سال» به کارگردانی محمود کلاری با توجه به قصه و شیوه روایت آن شباهت هایی به فیلم اسپیلبرگ داشته که در آن برهه ای از کودکی فیلمساز در تابستان سال 1332 را به تصویر کشیده است.

خانواده ای از طبقه متوسط به بالای تهران ابتدای دهه سی که در خانه ای بزرگ و قدیمی زندگی کرده و  در آن عطای هشت ساله حکم قهرمان داستان را دارد. راوی روزهای ملتهب مرداد سی و دو که به یک کودتا ختم شده و به موازات آن خانواده عطا نیز درگیر مشکلات درونی می شود. کلاری برای روایت قصه خود به خوبی از گفتار متن سود جسته و قهرمان خود را در بطن ماجراهای مختلف قرار می دهد که زمانی خود آن را از سر گذرانده است. او از آن چه که در بیرون می گذرد، تعمدا عبور کرده و تمام تمرکز خود را روی عطا و مادرش، داود و مادرش مهرو و مرضیه و شوهرش شاپوری می گذارد. تابستان همان سال قصه خود را با ریتمی آرام که می تواند برگرفته از ریتم زندگی مردم آن سال ها باشد، با حوصله و سر صبر روایت کرده و آن را به نقطه عطف نخست می رساند. جایی که بخشی از ابهام های مربوط به رابطه نه چندان دوستانه مرضیه و خواهرش مهرو روشن شده و عطا نیز ناخواسته نقشی کلیدی در شکل گرفتن این عطف دارد.

فیلم در نیمه میانی هم با همان ریتم پیش رفته و تماشاگر را با پدر عطا که به عنوان زندانی سیاسی که چند ماهی از حبس اش گذشته، آشنا می کند بدون آن که اطلاعات زیادی درباره او بدهد. در کنار قصه اصلی که حول محور داود و عمه اش مرضیه می گذرد، داستانک هایی هم طراحی شده که مهمترین آن مربوط به علاقه عطا به دخترعمه همسن و سال اش است. از جنس عشق های دوران کودکی که خوب از کار درآمده و لطافت شاعرانه ای دارد. کلاری در انتخاب بازیگران خردسال فیلمش عالی عمل کرده و بازی های درخشانی از آنها گرفته است. به خصوص رایان سرلک که نگاه های سینمایی فوق العاده ای دارد. فیلمساز در انتخاب بازیگران سایر نقش ها نیز دقت عمل زیادی به خرج داده و بازی های یکدستی از فریبا نادری، سمیرا حسن پور ، علی شادمان و مهرو نونهالی گرفته که این آخری در نقش ماه منیر درست از دل تهران قدیم درآمده است. تابستان همان سال فیلمبرداری درخشان و سرشار از رنگ و نور دارد که وجوه بصری آن را تقویت کرده و می تواند برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری باشد.

تابستان همان سال از آن دسته فیلم هایی است که برای مخاطب عام جذابیت چندانی نداشته اما می تواند یک پیشنهاد خوب برای مخاطبان خاص پسند سینمای ایران باشد.