امین مبینی
این هفته چهلمین سالگرد اکران نخستین فیلم از مجموعه جنگهای ستارهای است و بسیاری از علاقهمندان این مجموعه در شهر اورلاندو ایالت فلوریدا گردهم آمدند تا چهل سال ماجراهای کهکشان خیلی خیلی دور را با هم مرور کنند.
به گزارش کامیک بوک، لوکاس فیلم و دیزنی نیز برنامههایی را برای این گردهمآیی در نظر گرفته بود که مهمترین آن انتشار نخستین تریلر «جنگهای ستارهای: آخرین جدای» تازهترین فیلم مجموعه بود. همچنین مراسمی نیز به یاد کری فیشر فقید بازیگر نقش پرنسس لیا برگزار شد. لوکاس فیلم اعلام کرده است که برخلاف اخبار اولیه، کری فیشر در اپیزود نهم حضور نخواهد داشت و «آخرین جدای»، واپسین حضور پرنسس لیا ی محبوب در جنگهای ستارهای خواهد بود.
اما برنامههای این مراسم بیش از همه محملی بود برای نمایش ابعاد مختلف عظمت شش فیلم نخست مجموعه که مستقیما توسط جورج لوکاس خلق شدند؛ اینکه چگونه این برندِ حالا دیگر چند میلیارد دلاری، در دهه هفتاد چه ریسک عظیمی برای تهیهکنندگان به حساب میآمده است و لوکاس هرگز موفق نمیشد، اگر یک مدیر در کمپانی فاکس قرن بیستم به او اعتماد نمیکردند.
لوکاس در این مراسم کمی درباره چگونگی ساخت فیلم و چرایی انتخاب یک حماسه اساطیری فضایی برای پیشبرد داستان صحبت کرد و درباره تصمیمش برای بردن این ماجراجویی فضایی به تلویزیونهای سراسر جهان صحبت کرد.
طلوع امیدِ تازه
لوکاس میگوید حتی هنگام آغاز فیلمبرداری، ایده فیلم کامل نبوده است:
«جنگهای ستارهای از ابتدا ایده جامعی نبود، بلکه به مرور کامل شد. ایده اولیه بیشتر شبیه یک فیلم اکشن بود در حال و هوای سریالهای بعدازظهر آخرهفتهای که من در کودکی میدیدم؛ که در عینحال کمی به موتیفهای اسطورهشناسانه و روانشناسانه آغشته شده باشد. چرا که آن زمان خلا این مدل آثار را احساس میکردم. در واقع میخواستم این دو را در کنار هم داشته باشم.»
لوکاس بعد از فارغالتحصیلی از مدرسه فیلمسازی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، فیلم «گرافیتیِ آمریکایی» را با بازی ریچارد دریفوس ساخت. فیلمی موفق که او را به موقعیتی رساند که بتواند پروژه جنگهای ستارهای را کلید بزند. او در این باره افزود
«پس از نمایش گرافیتی آمریکایی، آلن لَد رئیس کمپانی فاکس پیش من آمد و گفت “من عاشق این فیلم شدم. به نظرم بزرگترین فیلم تاریخ سینماست. میخوام فیلم بعدیت رو من بسازم. البته نمیدونم چیه، اما تو آدم بااستعدادی هستی، پس من پای کار ام”. من گفتم “خب، ایده من اینه. یهجور اپرای فضایی که توش سگها سفینههای فضایی را میرونند”. او گفت “باشه. من میسازمش” و دنبال مقدمات ساخت فیلم رفت. حتی زمانی که هیئت مدیره کمپانی میگفتند “این دیگه چیه؟!”. او تا پایان در کنار ما بود.»
وی همچنین به آن ایدهها بصورت اوریجینال و یا با تغییرات مداوم ارجاع میداد؛ کاری به او کمک کرد تا هنگام تدوین بتواند بهترین انتخاب را برای داستانگویی برگزیند:
«اینجا بود که تازه توانستم ایده کلی را بهدست آورم. چرا که همچنان درحال نوشتن بودم و هرکس که کتابها ( منبع الهام) را خوانده باشد، میداند که من یک ایده را انتخاب میکردم، برای آن به دنبال داستان میگشتم و سعی میکردم تا حد ممکن آن را بپرورانم؛ اینگونه بود که نسخههای مختلفی را امتحان کردم. حتی زمانی که در تونس درحال فیلمبرداری بودم، همچنان بازنویسی میکردم. هدفم نیز ساخت فیلمی شدیدا ماجراجویانه بود؛ از آنها که در کودکی عاشقشان بودم. فیلمی که زمینههای مفهومی روانشناختی نیز داشته باشد. نمیدانستم چه حسی دارد؛ واقعا خل و چلی بود!»
ورود جنگهای ستارهای به تلویزیون
شاید خیلیها ندانند که جورج لوکاس در موفقیت نسخه تلویزیونی جنگهای ستارهای تا چه حد تاثیرگذار بوده است. اگرچه ایدههای و محدودههای زمانی مختلفی هستند که در داستاننویسی و ساخت سریال از آنها استفاده میشود، اما کمتر ایدهای را میتوان یافت که مناسب مدیومی اثری همچون «جنگهای کلونی» باشد. لوکاس درباره ایدههای خود برای تلویزیون صحبت کرد و اینکه چرا برای داستانهای مشخص و کامل، داستانگویی هفتگی را به فیلم و سینما ترجیح میدهد.
«من “ایندیانا جونز” را برای تلویزیون ساختم و معتقدم تلویزیون، مدیومی بزرگ و تجربی است، آنقدر که چیزی از آن بیرون نمیریزد. در حقیقت شما با خود نمیگویید “پای 100 میلیون دلار پول وسطه و باید بابتش جوابگو باشی. اگه زیاد لفتش بدی و قصه رو بپیچونی، پروژه از دست میره”. بلکه مسیری است که در آن میتوانید محصولات و خردهداستانهای فراوانی را بگنجاید. بههمین دلیل ما به سراغ جنگهای کلونی رفتیم.»
داستان فیلمهای جنگهای ستارهای فضای زیادی را برای کاوش و جستجو بین حمله کلونها (اپیزود دو، 2002) و انتقام سیث (اپیزود سه، 2005) باقی میگذارد تا جلوتر تشریح کند که چرا اسکایواکر تصمیم میگیرد دارت ویدر شود.
«با خود گفتم که ایده جالبی است و گنجایش جزئیات فراوانی را در خود دارد. از همین رو فکر کردم که من یک عالمه داستان در آن هست و من میخواهم همه آنها را تعریف کنم، اما نمیتوانم همهشان به سالن سینما بیاورم. چون در یک فرم طولانیمدت، جذابتر هستند.»
موفقیت سریال حاصل بسیار چشمگیر بود و دنباله آن نیز تحت عنوان «شورشیان جنگهای ستارهای» توسط دیزنی XD ساخته و پخش میشود. لوکاس میگوید:
«برای “جنگهای کلونی” خیلی زحمت کشیدیم. سخت تلاش کردیم تا سریالی با کیفیتِ فیلم سینمایی بسازیم، که به نظرم به ثمر نشست.» او به فیلمها و اپیزودهای نخست سریال ارجاع میدهد و میافزاید: «نورپردازیها، شخصیتها، انیمیشنها همگی در استاندارد یک فیلم سینمایی بودند و ما آنها را با بودجه تلویزیون خلق کردیم. توانستیم داستانهایی را بگوییم، شخصیتهایی مانند آشوکا را وارد آن کنیم و جهان حماسه جنگهای ستارهای را بهگونهای گسترش دهیم که هرگز پیش از آن در جای دیگر نتوانسته بودیم.»
برنامهی پیشِرو
آخرین فیلم از سری جنگهای ستارهای، «آخرین جدای» است که رایان جانسون نویسندگی و کارگردانی آن را عهدهدار است و هماکنون در مراحل فنی پس از تولید قرار دارد تا برای اکران در تاریخ 15 دسامبر 2017 آماده شود. فیلم داستان نسل بعدی این حماسه را دنبال میکند که در آن رِی، پو، فین و کایلو رِن جایگاه خود در کهکشان را پیدا میکنند و میراث لوک اسکایواکر، لیا و هان سولو را به پیش میبرند. دیزی ریدلی بار دیگر نقش رِی را بازی میکند و نیز در ادامه فیلم قبلی جان بویِگا، اسکار آیزاک، آدام درایور، دامنهال گلیسون، گوندولین کریستی، پیتر میهیو، اندی سرکیس، آنتونی دنیلز، لوپیتا نیونگو، مارک همیل و کری فیشر (در نقش ژنرال لیا اورگانا) در فیلم جدید حاضر هستند. بنیسیو دِل تورو و لارا دِرن نیز قرار است نقشهای جدیدی را بازی کنند.