خسرو دهقان
به مناسبت امروز میخواهم کمی دربارهی روز قدس و فلسطین صحبت کنم که شاید عجیب باشد. اگرچه در این مورد من هم چیزی بیشتر از عموم مردم نمیدانم. به هر حال موضعم در مقابل ستمدیدگان و آنهایی که خانه و زندگی خود را از دست داده اند روشن است.
دقیقا نمیدانم که دعوا بر سر چیست و ماجرا را چطور باید تحلیل سیاسی و نظامی کرد. این وظیفهای است که رسانهی ملی در طول این 37 سال بر عهده داشته. کافی بود یک برنامهی هفتگی عمیق و موشکافانه دربارهی این موضوع تولید میشد تا آنهایی که میدانند با معرفی و برسی کتاب و استفاده از ابزارهای رسانهای، مثلا اسلاید و پاورپوینت، قضیه را برای همه روشن میکردند. اما الان به جای تحلیل همه فقط شعار میدهیم.
کل این ماجرا هم میتواند به ما ربط داشته باشد و هم نه. اما چون ما آدمهای سینمایی هستیم، بحث سینمای فلسطین دیگر قطعا به ما ربط دارد. پس حداقل دربارهی سینمای فلسطین دیگر ضرورت دانش و مطالعه احساس میشود اما در این مورد هم تا به حال هیچ اتفاق خاصی نیافتاده جز این که در تهران یک سینما داریم به اسم سینما فلسطین! تا جایی هم که میدانم در تمام حیات «سینما فلسطین» حتی یک نما هم از سینمای فلسطین نشان نداده اند.
به همت مدرسهی ملی سینما، که من هم در آن تدریس میکنم، نشستهای هفتگی برگزار میشود که جلسهی هفتهی پیش آن به سینمای فلسطین اختصاص داشت همراه با افطار. البته یک افطار خیلی ساده و واقعی نه ضیافت شام. نشست که عنوانش بود «سینمای فلسطین: رویاهای یک ملت» جلسهی خیلی مفیدی بود و حدقل به من یاد داد که در زمینهی سینمای فلسطین پایم را بگذارم روی پلهی اول.
این نشست در اصل یک رونمایی بود، البته نه به معنای کلاسیکش، برای کتابی نوشتهی دکتر حمید دباشی و ترجمهی دکتر عبدالله کریمزادگان که دو تن دوستان بزرگوار و قدیمی بنده یعنی دکتر علی روحانی ( با دکتر امید روحانی اشتباه نشود) و دکتر وحیدالله موسوی هم دربارهی کتاب صحبت کردند. تعداد حاضران در این جلسهی خوب و پربار هم بیشتر از ده بیست نفر نمیشد. متاسفانه.
کتاب «رویاهای یک ملت» آقای دباشی که خودش اهل اهواز است آنور آب و به زبان انگلیسی منتشر شده. دباشی که متولد سال 1331 است در ایران به دانشگاه رفته و بعدا تحصیلاتش را در آمریکا ادامه داده و در رشتهی جامعهشناسی و فرهنگ و مطالعات اسلامی از دانشگاه پنسیلوانیا دکترا گرفته. بعد از تز دکترا در دانشگاه هاروارد و در زمینهی اسلامشناسی، ادبیات تطبیقی، مطالعات فرهنگی پسا استعمار و مطالعات سینمایی مشغول به کار شده. بعد از فوت ادوارد سعید معروف فلسطینی، کرسی آن استاد را هم در دانشگاه کلمبیا میدهند به همین آقای دباشی. به جز این کتابی که ازش صحبت کردیم یک کتاب دیگر هم دارد به نام «نمای نزدیک: سینمای ایران، گذشته، حال و آینده». به خیلی از فیلمسازها مثل ریدلی اسکات و هانی ابواسعد فلسطینی هم مشاوره داده. اگر میخواهید از شعارها فراتر بروید و در مورد مسئلهی فلسطین عمیقتر شوید، آن هم از کانال سینما، مطالعهی کتاب حمید دباشی را از دست ندهید.
دکتر وحیدالله موسوی هم کتابی دارد دربارهی سینمای فلسطین به نام «سینمای فلسطین: منظره، جراحت روحی و خاطره» که نمیدانم در ویترین کتابفروشیها وجود دارد یا نه ولی به بحث امروز ما ربط پیدا میکند. این دو کتاب کمک خوبی هستند برای آشنایی و شناخت بیشتر از سینمای فلسطین.
اما برگردیم به همان جلسه. دکتر موسوی که یکی از سخنرانان این جلسه بود شروع کرد به صحبت دربارهی چهار فیلمساز معروف فلسطینی مانند میشل خلیفه. جالب است که خیلی از فیلمسازان و چهرههایی که دربارهی فلسطین فیلم میسازند، صحبت میکنند و نظر میدهند اصلا مسیحی اند. مسئلهی فلسطین پیچیدهتر از آن است که فقط در یک منظر بگنجد.
دکتر روحانی هم در این جلسه خیلی خوب صحبت کرد. هم دربارهی تاریخ فلسطین و هم سینمای فلسطین. مثلا این که در تاریخ فلسطین روز مهمی به نام روز نکبت وجود دارد. یا توضیح داد که سینمای فلسطین چهار دورهی تاریخی دارد.
من تازه بعد از این جلسه فهمیده ام که سینمای فلسطین میوهی چه درختی است و پایم را گذاشته ام روی پلهی اول برای شناخت. به همین دلیل حتما خواندن این کتابها را به شما هم توصیه میکنم.