بایگانی‌ها

ارتباط معنوی با هیولاها!

کرونا کار دل تورو را نیمه تمام گذاشت
کرونا کار دل تورو را نیمه تمام گذاشت

ترجمه: آناهیتا منجزی

فیلم «شکل آب» در نودمین دوره جوایز اسکار در سیزده رشته نامزد دریافت جایزه شد و در نهایت جایزه بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین موسیقی متن و بهترین طراحی صحنه را به دست آورد. سایت The Talks به تازگی با گیرمو دل‌تورو، کارگردان این فیلم، گفت‌و‌گویی انجام داده است که در ادامه بخش‌هایی از آن را می‌خوانید.

آقای دل‌تورو، آیا تا به حال تجربه عجیب و نامتعارفی داشته‌اید؟

وقتی نوجوان بودم یک بشقاب پرنده دیدم و در زندگی‌ام دو بار صدای ارواح را شنیده‌ام.

واقعا؟ چه طور بود؟

اولین واکنش من وحشت زیاد بود. از دیدن آن بشقاب پرنده در آسمان خیلی ترسیده بودم. با دیدن این شیء حس می‌کنید که چه طور قوانین طبیعی شکسته می‌شوند. شما ناگهان در مقابل چیزی قرار می‌گیرید که غیرممکن و باورنکردنی است، بنابراین اولین واکنش‌تان شوکه شدن است.

آیا از آن موقع تا حالا نگاهتان به این پدیده‌های عجیب و نامتعارف تغییر کرده است؟

تا حدی، بله، اما همچنان به ارواح و هیولاها علاقه دارم. علاقه من به هیولاها بسیار عمیق و معنوی است. هنوز هم تحت تاثیر هیولای فرانکنشتاین و همه آن هیولاهای کلاسیک قرار می‌گیرم.

منظورتان از ارتباط معنوی با هیولاها چیست؟

آنها سمبل هر چیز مطرودی هستند. ممکن است من به دلیل نژاد، جنسیت، گرایش جنسی، عقاید سیاسی و چیزهایی از این قبیل طرد شوم، اما هیولاها ذاتا طرد شده هستند و در فیلم «شکل آب» همین موضوع مطرح می‌شود؛ جایی که شما دنیایی را می‌بینید که به آینده فکر می‌کند، اما در عین حال در آن درگیری‌های نژادی وجود دارد. این هیولا یک جور موجود کاملا طرد شده و نادیده گرفته شده است، بنابراین هیولاها قدیسانِ حامیِ آدم‌های طرد‌شده هستند.

اما ما اصطلاح «هیولا» را در مورد افراد شیطان صفت جامعه نیز به کار می‌بریم.

در واقع به عقیده من آن چیزی که در مورد انسان‌ها به شدت ترسناک است این است که وقتی به کسی می‌گوییم «هیولا»، داریم درباره خلق‌وخو و ویژگی‌های شخصیتی او صحبت می‌کنیم و نکته خوب و جالب درباره فیلم‌های هیولایی این است که آنها از نظر فیزیکی متفاوت هستند اما به نظر من روح لطیف و مهربانی دارند. در فیلم «شکل آب»، کاراکتر مایکل شانون هیولای واقعی داستان است، در حالی که این موجود دوزیست است که فطرت حقیقیِ الیزا را بیدار می‌کند و به او یادآوری می‌کند که کیست و از کجا آمده است و این برخلاف سنت همیشگی‌ست که هیولا با یک بوسه به شاهزاده تبدیل می‌شود.

قرار است سال آینده نسخه جدیدی از فیلم «پسر جهنمی» به کارگردانی نیل مارشال اکران شود. ناراحت نمی‌شوید که شخص دیگری فیلم دنباله‌دارِ شما را تصاحب کرده است؟

مسئله این است: نباید خیلی به این چیزها فکر کنید. به عنوان مثال، اولین قسمت «حاشیه اقیانوس آرام» را من ساختم، اما این فیلم دنباله‌دار مال من نیست. در مورد «پسر جهنمی» هم همین‌طور است؛ مایک میگنولا آن را خلق کرده است. من دو بار از آن اقتباس کردم، اما این اثر متعلق به اوست. بنابراین به من مربوط نیست.

در مورد فیلمی مثل «هزارتوی پن» که فیلمنامه‌اش را خودتان نوشته‌اید چه طور؟

اگر کسی سعی کند «هزارتوی پن» را بازسازی کند، نمی‌تواند. اجازه نخواهم داد! (می‌خندد) اما در نهایت به خاطر فیلم‌هایی که ساخته‌ام شکرگزارم. 25 سال است که به این کار مشغول هستم و هنوز هم مثل زمانی که اولین فیلمم را ساختم عجیب و غریبم!