بایگانی‌ها

دنیای دیوانه‌ی دیوانه‌ی دیوانه

دنیای دیوانه‌ی دیوانه‌ی دیوانه
دنیای دیوانه‌ی دیوانه‌ی دیوانه

 

محمد جلیلوند

دنیای تصویرآنلاین-سینمای کمدی با توجه به گستردگی اش زیر شاخه های فراوانی داشته که هریک از آنها طرفداران خاص خود را دارد که برای تماشای این دسته از آثار از وقت و پول خود مایه می گذارند.یکی از این زیرشاخه ها،کمدی ابسورد (کمدی پوچ)است که سابقه ای دیرینه در سینمای جهان داشته و نمونه های شاخصی از آن را می توان برشمرد.در دو دهه اخیر شکل تازه تری از این آثار ساخته و به نمایش درآمد که دوز پوچی آن بالا رفته و دنیای فیلم را به سمت یک جنون و پوچی مطلق پیش می برد.برای نمونه هم می توان از سری فیلم های «خماری» یاد کرد که کمدی جاری در آن یک ابسورد تمام عیار به حساب می آید.این فرم در سینمای ایران نمونه های اندکی دارد چرا که با ذائقه و سلیقه عموم مردم جور درنیامده و تنها گروهی طرفدار پروپاقرص دارد.به همین خاطر هم تهیه کنندگان محافظه کار و محتاط سینمای ایران به ندرت به سمت تولید چنین آثاری می روند.از تازه ترین نمونه ها در این باب هم می توان به فیلم «خرگیوش» ساخته مانی باغبانی اشاره کرد که نوروز امسال اکران شده و فروش نسبتا خوبی هم داشت.اما شاخص ترین فیلمساز در این وادی بدون شک عبدالرضا کاهانی است که تقریبا تمام فیلم هایش(البته به جز آدم و بیست)در حیطه کمدی ابسورد قرار داشته و برخی از آنها همچون «استراحت مطلق» و «اسب حیوان نجیبی» است به فروش های خوبی هم دست پیدا کردند.این در حالی است که تقریبا همه این آثار با کش و قوس های بسیار اکران شده و کاهانی به خوبی از این بابت برای هرچه بهتر دیده شدن آثارش سود جسته است.حال به آخرین فیلم به نمایش درآمده کاهانی که یک هفته از اکرانش می گذرد و فروش خوبی هم داشته می رسیم: «خانم یایا»که پیش از این با نام ما شما را دوست داریم خانم یایا شناخته می شد.

کاهانی که در سال های اخیر به ساخت فیلم خارج از مرزهای ایران علاقمند شده،پس از ساخت فیلمی در فرانسه این بار دوربین خود را به شهر ساحلی پاتایا برده و داستان دو خطی خود را در آنجا ساخته است.این کارگردان در فیلم‌های قبلی اش تلاش می کرد تا از یک موقعیت جفنگ یک داستان نسبتا جذاب خلق کرده و روی پرده به نمایش دربیاورد و اتفاقا در این کار هم مهارت پیدا کرده بود.اما در«خانم یایا» به وضوح از انجام چنین کاری عاجز مانده و داستان لاغری را برای آن تدارک دیده که برای نگه داشتن تماشاگر روی صندلی کفایت نمی کند.قصه دو مرد یکی بلندقد و دیگری کوتاه تر و چاق تر که به دور از چشم همسرانشان و برای تفریح از شانگهای به پاتایا رفته اما در آنجا به مشکلاتی برخورد می کنند که مهمترین آن بلد نبودن تفریح کردن است!.در ده دقیقه نخست فیلم که به شکل شگفت انگیزی بدون هیچ دیالوگی است،این دو بارها با زنی جوان(یایا)روبرو شده و برخورد می کنند.کاهانی برای آن که یایا را توهم این دو نفر ترسیم کند،از ترفندهای ساده ای بهره گرفته یکی از آنها مساله زبان است.ناصر و مرتضی فارسی حرف می زنند و یایا و بقیه به تایلندی پاسخ آنها را می دهند!

مجموعه اطلاعاتی که فیلم درباره این دو نفر به تماشاگر می دهد هم بسیار خلاصه و فشرده است:ناصر و مرتضی در مغازه پدر همسرهایشان که دوقلو هستند کار می کردند و حال پس از مرگ او آنها مغازه را دست گرفته و می چرخانند و وضعیت مالی بهتری پیدا کرده اند.ورود مرد جوانی که در یک کافه در پاتایا کار می کند و پیش از این در صنف آنها(چسب و یراق فروشی)بوده،قصه را وارد فاز تازه ای کار کرده و بخش دیگری از شخصیت آنها را آشکار می کند.با ورود او،فیلم جان تازه ای گرفته اما دنیای فیلم پیش از حضور خود را به هم می ریزد.قضیه گرفتن عکس از ناصر و مرتضی توسط مرد جوان برای اخاذی هنگامی که روی تخت ماساژ خوابیده اند،موضوعی است که ذهن تماشاگر را معطوف همدستی یایا و مرد جوان می کند.این در حالی است که پیش از این تمام نشانه ها خبر از دنیای ذهنی مرتضی و ناصر و توهم های آنها می دهد.تا جایی که یایا این دو را مجبور به نوشتن قرارداد و پرداخت ماهیانه پول برای جبران خسارتی که در ایران به مرد جوان زده اند،می کند!.شخصیت پردازی در فیلمی مثل «خانم یایا» در حدی است که باور آن دشوار بوده و مخاطب عام سینمای ایران را هم به تعجب می اندازد.چرا که مرتضی و ناصر شخصیت های تخت و بی رمقی هستند که ویژگی برجسته ای برای تماشاگران ندارند.آدم های فریزشده و وازده ای که حتی از تفریح هم عاجز هستند!.برای مثال به پرسه زدن های این دو همراه یایا در خیابان های پاتایا نگاه کنید.در عین حال کاهانی کنایه های سیاسی را هم وارد فیلمش کرده و آن را در زیر متن فیلم خود قرار داده که خوب هم از کار درنیامده است.برای مثال هم می توان به علاقه یایا برای شراکت با ناصر و مرتضی برای ساختن سالن ماساژ اشاره کرد که کنایه ای از خارج شدن سرمایه از ایران و سرمایه گذاری در کشورهای دیگر به حساب می آید.همینطور سکانس آب پاشی در خیابان که در ذهن مرتضی و ناصر به یک درگیری مسلحانه تبدیل می شود.حضور رضا عطاران و حمید فرخ نژاد در کنار امین حیایی،شائبه کمدی بودن فیلم را تقویت کرده و آن را به پاشنه آشیل فیلم در هفته اول اکران فیلم تبدیل کرده است.چرا که فیلم اساسا کمدی نبوده اما تماشاگران به نیت دیدن یک کمدی روانه سالن ها شدند و نتیجه آن هم موج انتقادهای مردم از فیلم در فضای مجازی است.البته در این بین تیم روابط عمومی و تبلیغات فیلم که از فعالان این عرصه در سینمای ایران محسوب می شوند،باید این موضوع را در پیش تبلیغ ها و تیزرهای فیلم یادآور می شدند.

«خانم یایا» می تواند تجربه ای تلخ و عبرت آموز برای کاهانی باشد تا بیش از آنچه که باید روی سابقه ذهنی مخاطب از آثار پیشین خود حساب باز نکرده و فیلم بعدی اش را با فیلمنامه ای بهتر و کامل تر جلوی دوربین ببرد.