بایگانی‌ها

داستانی هیجان‌انگیز در هشتاد وهشت سالگی!

نگرانی از وضعیت سلامت کلینت ایستوود
نگرانی از وضعیت سلامت کلینت ایستوود

ترجمه: آناهیتا منجزی

دنیای تصویرآنلاین-هر فیلم تازه‌ای از کلینت ایستوود، میراث گسترده و ارزشمند سینمایی او را کامل‌تر می‌کند. نمی‌دانیم این کارگردان برنده اسکار چند داستان دیگر را می‌تواند روایت کند (در سن 88‌سالگی هیچ نشانی از خستگی و ناتوانی در او دیده نمی‌شود و «حامل»دومین فیلم این کارگردان در سال 2018 است). به همین دلیل، پیش از هر چیز این موضوع را بررسی می‌کنیم که این فیلم جدید چه جایگاهی در بین فیلم‌های ایستوود دارد.

«حامل» را نمی‌توان در رده بهترین فیلم‌های کلاسیک کلینت ایستوود (فیلم‌هایی چون نابخشوده، عزیز میلیون دلاری، جوزی ولز یاغی و دنیای بی‌نقص) ارزیابی کرد؛ از سوی دیگر نمی‌توان با قاطعیت گفت که این فیلم یکی از بدترین فیلم‌هایی‌ست که ایستوود تا به حال کارگردانی کرده است. «حامل» یک فیلم متوسط است؛ به این معنا که ایده‌های جذابی را مطرح می‌کند، بازیگران توانمندش صحنه‌های احساسی خوبی را پدید می‌آورند، اما قدرت تاثیرگذاری بهترین فیلم‌های کلینت را ندارد.

جالب‌ترین نکته در مورد «حامل» این است که بر اساس یک داستان واقعیِ هیجان‌انگیز ساخته شده است. یک کهنه‌سرباز جنگ جهانی دوم به نام لئو شارپ سال‌ها به عنوان باغبان و گیاه‌شناس کار کرد و زمانی که با مشکلات مالی مواجه شد، تصمیم گرفت از طریق حمل مواد مخدر برای یک کارتل مکزیکی، درآمد بیشتری کسب کند. لئو شارپ در فیلم «حامل» تبدیل به شخصیت ارل استون می‌شود، اما اصل داستان تغییری نکرده است.

ارل استون بیشتر عمرش را صرف باغبانی کرده، اما همیشه نسبت به همسر (دایان ویست)، دختر (آلیسون ایستوود) و نوه‌اش (تیسا فارمیگا) بی‌اعتنا بوده است. زمانی که ارل کارش را از دست می‌دهد، به عنوان راننده با آدم‌های مشکوکی همکاری می‌کند که به نظر می‌رسد از او خوششان می‌آید، به این دلیل که ساده و متواضع است و هیچ‌گاه در رانندگی مرتکب تخلف نشده است. (دلایل پذیرفته شدن ارل توسط کارتل منطقی نیست، اما شما به عنوان مخاطب این مسئله را می‌پذیرید و بنابراین فیلم دچار گسست نمی‌شود.)

در آغاز کار، اعضای این کارتل کیسه‌هایی را پشت وانت ارل می‌گذارند و او حتی نمی‌داند چه چیزی را حمل می‌کند. اما حتی زمانی که متوجه می‌شود مواد مخدر جا‌به‌جا می‌کند، نمی‌تواند از پولی که به دست می‌آورد صرف‌نظر کند. ارل برای فرونشاندن احساس گناهش به شیوه رابین هود عمل می‌کند و از این پول نامشروع برای کمک به خانواده و دوستانش استفاده می‌کند.

«حامل» سوالات اخلاقی پیچیده‌ای را درباره نقش ارل در این تجارت غیرقانونی مطرح می‌کند. آیا این پیرمرد نمی‌داند مواد مخدری که به شهرهای جرم‌خیزی چون شیکاگو و دیترویت می‌آورد، به دست چه کسانی می‌رسد؟ آیا اصلا احساس گناه نمی‌کند؟ در این فیلم هیچ نشانه‌ای از پشیمانی در او دیده نمی‌شود.

خوشبختانه ایستوود به عنوان کارگردان می‌داند که صحنه‌های مربوط به ارل و مسیری که طی می‌کند باید کمی بار احساسی داشته باشد. بنابراین شاهد لحظات احساسی موثری (با حضور دایان ویست و تیسا فارمیگا) هستیم که فضای فیلم و برخی صحنه‌های کشدار و خسته‌کننده را تعدیل می‌کند؛ صحنه‌هایی که ارل رانندگی می‌کند، ترانه‌های محبوبش را می‌خواند و از رستوران‌های بیرون‌بر همبرگر می‌گیرد.

در بخشی از فیلم مکالمه جالبی بین ارل و یکی از ماموران مبارزه با مواد مخدر (بردلی کوپر) صورت می‌گیرد. این صحنه به ما یادآوری می‌کند که چرا «حامل» یک فیلم استثنایی است و ارزش تماشا کردن دارد. ایستوود شش سال پس از آخرین حضور سینمایی‌اش (در فیلم “مشکلی با منحنی”) و یک دهه پس از کارگردانی فیلم «گرن ‌تورینو» ثابت کرد هنوز هم می‌تواند یک درام جنایی جذاب بسازد و مخاطبان وفادارش را راضی کند.