زمانی که شبکه اپل تی.وی پلاس روز اول ماه نوامبر آغاز به کار کرد پخش مجموعههایی را که پیشتر خبر تولیدشان را منتشر کرده بود، شروع کرد. بعضی از مجموعههای «اپل پلاس» مانند «شوی صبحگاهی» داستانی واقع گرایانه دارند اما داستان مجموعه علمی-تخیلی «دیدن/See»که از این شبکه پخش میشود ششصد سال پس از زمانی رخ میدهد که ویروسی انسانها را نابینا کرده است. استیون نایت مجموعه «دیدن» را نوشته که این روزها با مجموعه «پیکی بلایندرز» نامش بر سرزبانهاست و فرانسیس لارنس کارگردانی کرده است. پخش مجموعه «دیدن» از اول نوامبر( دهم آبان) همزمان با آغاز به کار شبکه اپل پلاس آغاز شده است. در داستان جمعیت انسانها به کمتر از دو میلیون نفر رسیده و جامعه روشهای جدیدی برای تعامل، ساخت و ساز،شکار و بقا یافته است. همسر یک جنگجوی نابینا و رئیس روستای آلکنی به نام بابا واس(جیسون موموآ) دوقلویی به دنیا می آورد که در کمال حیرت اهالی روستا آنها قوه بینایی دارند. وقتی خبر فرزندان بینای واس میپیچد،توجه یک قبیله به نام پیان و ملکه آن قبیله را جلب میکند و ملکه خواهان به چنگ آوردن دوقلوهاست. واس برای حفاظت از فرزندانش مجبوراست به غرایز خود و قبایل متحدش اعتماد کند تا ملکه را شکست دهد، پیش از آنکه دست ملکه به فرزندانش برسد.
در مجموعه «دیدن» جیسون موموآ نقش بابا واس رهبر قبیله آلکنی و آلفری وودارد نقش پاریس، عضو دانا و پیر قبیله را ایفا میکنند. جیسون موموآ با حضور در مجموعه «بازی تاج و تخت» مشهور شده است که از شبکه «اچ.بی.او» پخش میشد. او اولین بازیگری بود که برای حضور در این مجموعه انتخاب شد. فرانسیس لارنس درباره انتخاب موموآ میگوید:« ما انتخاب دیگری نداشتیم. هم به لحاظ فیزیکی و هم از جنبه ویژگیهای فردی، جیسون موموآ او تنها گزینه بود. شانس یارمان بود که او فیلمنامه را دوست داشت و پذیرفت.دومین بازیگری که انتخاب شد آلفری وودارد بود.»
فرانسیس لارنس با داستانهای آخرالزمانی آشنایی دیرینه دارد او کارگردانی فیلم «عطش بازی» با نقش آفرینی جنیفر لارنس را برعهده داشته است. ژانویه سال گذشته شبکه اپل پلاس خبر تولید این مجموعه را اعلام کرد. فیلمبرداری در شهرهای ونکور،بریتیش کلمبیا در سپتامبر 2018 آغاز و تا هشتم فوریه 2019 ادامه داشت.لارنس سه قسمت اول را خود کارگردانی کرد اما به عنوان کارگردان و تهیه کننده در انتخاب کارگردانهای قسمت دیگر نیز نظر داد.او ابتدا میخواست خودش تمام قسمتها را کارگردانی کند اما تغییر عقیده داد. از نظر لارنس حفظ رویکرد بصری مجموعه در تمام قسمتها اهمیت ویژه ای داشت. فرانسیس لارنس در دوران پیش تولید با مشاوران افراد روشندل و زیست شناسان در ارتباط و گفتوگو بود و برای آمادگی بازیگران اردویی را همراه با یک مشاور افراد نابینا و مربی حرکت برگزار کرد تا بازیگران آمادگی پیدا کنند که افراد نابینا چگونه حرکت میکنند،چطور شی را در دست میگیرند، برمیدارند و در مجموع فرهنگ انسانهای این قبایل چگونه بوده است. در دو قسمت اول مجموعه ،«الهه» و «پیامی در بطری» شخصیتها و دو قبیله اصلی به تماشاگران معرفی میشوند:قبیله آلکنی با رهبری بابا واس و قبیله پیان به رهبری ملکه کین. آلکنی قبیلهی کوهستانی نشین است.اما ملکه کین دربار دارد و در منطقهای ساکن است که قبلا پیشرفته بوده است.هنوز توربینهایی منطقه او کار میکنند.
باتوجه به اینکه جهان مجموعه «دیدن» درخدمت شخصیتهای نابینا است،شخصیتها تنها حس بویایی ،شنوایی ولامسه و… دارند.به عنوان مثال ملکه کین حلقههایی دارد که اگر بخواهد درباریانش سکوت کنند و آنها را احضار کند حلقه ها را تکان میدهد.اینها ویژگیهایی است که در دوران پیش تولید سازندگان به آن ها فکر کرده اند.مذهب و معنویت دو مسالهای است که نقش مهمی در جهان مجموعه ایفا میکند.هر قبیله مذهب و آیین خاصی دارد.جنگ این مردمان نیز با توجه به نابینا بودنشان ویژگیهای خاص دارد که در قسمت سوم مجموعه «خون تازه» به نمایش در میآید. در این قسمت سکانسهای حادثهای و جنگ بابا واس با دشمنانش بسیار خونین است.سکانس جنگ این قسمت بشدت خشن است تا حدی که تماشاگران غافلگیر می شوند نکته جالب توجه این که قرار بوده تمام برنامههای شبکه اپل پلاس خانوادگی باشد.
در مجموع منتقدان واکنش چندان مثبتی به این مجموعه نشان ندادهاند. در سایت راتن تومیتوز براساس 44 نقد منتشر شده 41درصد نظرها مثبت ارزیابی شد و مجموعه امتیاز 4.95 از 10 را بدست آورد. اما نظر منتقدان یکسره متفاوت از نظر تماشاگران است. تماشاگران در این سایت 128 نقد منتشر کردهاند که 85درصد نگاه مثبت به مجموعه داشتهاند. در سایت متاکریتیک «دیدن» امتیاز متوسط 37 از 100 را از20 منتقد گرفته است که به طور کلی نشان از نقدهای منفی دارد. منتقد مجله ورایتی «دی آداریو» نگاه بسیار منفی به مجموعه داشته و آن را اتلاف وقت جیسون موموآ و آلفری وودارد و دیگران توصیف میکند.اما نظر منتقد ایندیوایر «بن تراورس» کاملا مثبت است. او مجموعه درام –حادثهایی استیو نایت را ترکیبی عجیب اما اثرگذار ارزیابی میکند که چندان
متعادل نیست و قسمتهای مجموعه ارزش زمانی یک ساعت را ندارند اما جیسون موموآ در قالب نقش خود خیلی خوب فرو میرود. جاشوا ریورا منتقد «ورج» عقیده دارد که مجموعه «دیدن» بامزه است اما هدفی را دنبال نمیکند. فرانسیس لارنس اما نظری متفاوت از منتقدان دارد، او میگوید:«فکر میکنم مجموعه بسیار خلاقانه، منحصربفرد است. پیام مجموعه و فیلمنامه استیو نایت را دوست دارم. جهانی که مجموعه میسازد برایم جذاب است.در حقیقت تلویزیون با پیدایش شبکههای تلویزیونی آنلاین هیجانانگیزتر شده است. به نظرم در تلویزیون فرصت داستانگویی جذابتری وجود دارد.» نکته جالب توجه نظر منتقدان است که بیشترشان مشکل اصلی مجموعه را فیلمنامه استیون نایت دانستهاند و داستانی که چفت و بست درستی ندارد. مارتین لارنس میپذیرد که نابینایی رکن اصلی جهان مجموعه از جنبه طراحی صحنه،طراحی لباس و…است.اما دلیلی که تماشاگران میتوانند با چنین داستان علمی-تخیلی عجیبی ارتباط برقرار کنند، چیست؟ لارنس عقیده دارد:«در هر داستان علمی-تخیلی باید یک داستان عاطفی قابل باور وجود داشته باشد.در این مجموعه خانوادهای وجود دارد که اعضایش یکدیگر را دوست دارند و از هم حمایت میکنند. ما میتوانیم با این ویژگی ارتباط برقرار کنیم.حتی اگر با دنیای مجموعه نتوانیم رابطه برقرارکنیم.»
ترجمه:ارغوان اشتری/منبع:روزنامه شرق