بایگانی‌ها

سایه شوم ستارگی

زندگی پروین بابی مقابل دوربین سینما
زندگی پروین بابی مقابل دوربین سینما

ارغوان اشتری

دنیای تصویرآنلاین- پروین بابی اولین ستاره زن سینمای هند بود که تصویرش روی جلد مجله تایم منتشر شد. حضور پروین بابی در سینما کوتاه و مرگی تراژیکی داشت.زندگی او دوبار دستمایه دو فیلم هندی در دهه هشتاد و سال های 2000 شد. او در دوران بازیگری در فیلم‌های  تجاری ایفای نقش کرد و جادوی حضورش روی پرده کنار آمیتاب باچان در فیلم‌های «دیوار»؛«امر اکبر آنتونی» و «شان» شکل گرفت.او در مجموع در دوازده فیلم مقابل آمیتاب باچان ظاهر شد که نه فیلم موفقیت تجاری درپی داشتند. این دو تا مدتها زوج هنری بودند. پروین بابی اما مقابل ستارگان دیگر آن زمانه مانند درمندرا، راجش خانا،جی‌تندرا نیز حضور پیدا می کرد. چهره مدرن و غربی بابی برای فیلم‌های اواخر دهه هفتاد که رفته رفته رنگ و بوی غربی‌تری به خود می‌گرفتند. غنیمت بود. رقیب او در آن دوران زینت امان بود که با فیلمسازانی مانند راج کاپور همکاری کرده بود و تا پیش از ظهور پروین بابی زوج هنری مقابل آمیتاب باچان محسوب می شد. پروین بابی هرچه در زندگی حرفه‌ای موفقیت‌های بیشتری بدست می آورد اما در زندگی شخصی ناموفق بود.

پروین بابی به طایفه پشتون و بابی تعلق داشت که در ایالت گوجرات ساکن بودند. او متولد چهارم آوریل 1949 بود. پدرش والی بود. طایقه بابی یا باب به موسس آنها شرخانجی بابی در سال1654 بر می گشت.آنها در دربار امپراطور مغول همایون خدمت می کردند.در دوران سلطنت شاه جهان آنها به ایالت گوجرات نقل مکان کردند.پدر پروین برای نواب جوناگاراه به عنوان وزیر خدمت می کرد.پس از استقلال هند شرایط اقتصادی این طایفه بهم خورد. پروین بابی جوان تحت شرایط بهتری بزرگ شد در احمد آباد به دبیرستان رفت و در کالج ادبیات انگلیسی خواند و در دوران کالج به دنیای مد پیوست

کارگردانی به نام بی. آر ایشارا که تخصصش معرفی چهره های نو به سینما بود پروین بابی را اولین بار در فیلم Charithra. مقابل یک بازیکن کریکت قرار داد. این فیلم شکست خورد همینطور فیلم دوم پروین بابی. Charithra با وجودی که شکست تجاری خورد اما توجه صنعت سینمای بالیوود را به پروین بابی جلب کرد.به خصوص در ترانه‌هایی که در فیلم اجرا کرده بود. پروین با «دیوار» مقابل آمیتاب باچان نه تنها به شهرت زیادی دست پیدا کرد بلکه تصویر زن در سینمای هند را شکست. او در این فیلم نقش زنی را داشت که سیگار می کشید مدرن بود و کار می کرد.در واقع می توان خصوصیات تصویر پروین بابی در «دیوار» را در فیلم‌های بعدی او نیز جستجو کرد. او نقش زنی را در تندباد حوادث بازی می کرد که تلاش می کند تارو پود سنتهای قدیمی را از خود بزداید.


با وجودی که او نقش قهرمان زنان را مقابل ستارگان آن دوران ایفا می کرد اما با خودش به نقش ها ویژگی جسارت ، شکوه و اعتماد به نفس خاصی را می آورد.او در نقش های کمدی نیز خوب بود. به عنوان مثال درسکانس مشهور «کالیا» تخم مرغ را اتفاقی روی پیشانی اش می شکند. وقتی بعدها در مصاحبه ای از او پرسیدند چطور تا این حد آسان و راحت این سکانس را بازی کرد ؟ با خنده پاسخ داد این را از کمدی‌های هالیوودی آموخته بود.
از فیلم‌هایی که او حضور خاطره انگیزی دارد می‌توان اشاره کرد به «مجبور»،«امر اکبر آنتونی»،«قطار در حال سوختن»،«آشانتی» و «کرانتی». پروین بابی تصویر زن هندی را در بالیوود تغییر داد.سلیقه او در پوشش و استایلش حتی امروز الهام بخش طراحان مدی مانند مانیش مالهوترا است.


او درباره زندگی شخصی خود نیز برخلاف بازیگران معاصرش با روزنامه نگاران صحبت می کرد. او مدتی همراه زندگی دنی دنزگوپتا بود که نامزد شدند اما به دلایلی هیچ وقت نتوانستند ازدواج کنند اما تا آخر عمر دوست هم باقی مانند و مدت ها همسایه بودند. او سپس با کبیر بیدی بازیگر مشهور هندی که در فیلم‌های ایتالیایی آن زمان نقش آفرینی می کرد، آشنا شد.اما این آشنایی پس از چند سال به جدایی رسید که ضربه روحی بشدت سختی به پروین بابی زد.

پس از مدتی او با فیلمساز هنری آن زمان ماهش بهات آشنا شد که مردی متاهل بود ماهش بهات مدت ها با پروین بابی در ارتباط بود و در سال های پایانی دوستی شان رفتارهای عجیب و غریبی از این ستاره سر می زد که برای ماهش بهات ترسناک جلوه می کرد. او پس از مدتی متوجه شد پروین بابی به بیماری پارانوئید اسکیزوفرنی مبتلا شده است. تا مدتها تلاش کرد با کمک رهنمود رهبران معنوی که خود بهش اعتقاد داشت بیماری پروین بابی را خوب کند. اما ناموفق بود و در نهایت او را رها کرد.مادر پروین اعتقاد داشت دخترش جنی شده است! اما پروین بابی این بیماری را از سمت پدر به ارث برده بود. پروین بابی مدتی به نیویورک رفت و با کمک رهبرمعنوی کریشنامورتی می خواست حال روحی خود را خوب کند. مدت ها در نیویورک ماند و از بالیوود دور شد و هیچ کس از او خبری نداشت تا اینکه خبر آمد که او به عنوان بیمار روانی در فرودگاه دستگیر شده است چراکه نتوانسته بود فرم خروج از کشور آمریکا را پر کند و مدتی به عنوان بیمار روانی آنجا بستری بود. وقتی که پروین بابی به هند برگشت با پروین بابی که همه شناخته بودند زمین تا آسمان فرق داشت. چاق شده بود. به همه چیز شک داشت. رفته رفته پیشنهاد کاری او کم شد. و منزوی شد.او سال 1989 به هند برگشت.او تعهداتی که قبلا در زمینه سینما امضا کرده بود انجام داد. آخرین فیلمی از او که رنگ پرده را به خود دید سال 1990 به نمایش درآمد. پروین بابی علاوه بر بیماری اسکیزوفرنی به بیماری دیابت هم مبتلا شده بود ماهش بهات رابطه خود با پروین بابی را در فیلمی به نام «آرت»(معنی) به بازی شابنا آزمی و اسمیتا پاتیل به فیلم تبدیل کرد. پروین بابی از دیدن رابطه خودش روی پرده ضربه سختی خورد.

او پس از رهایی از سینما به طراحی داخلی هتل‌ها رو آورد. نقاشی می‌کرد و کتاب می‌خواند. او مدتی در رسانه‌ها آمیتاب باچان را متهم می‌کرد که یک گانگستر بین المللی است که او را دزدیده است. در سال 1993 در جریان بمب گذاری های شهر مومبایی و جنجال سانجی دات که متهم به دست داشتن در این بمب گذاری ها بود او به دادگاه مراجعه کرد و اعلام نمود که اطلاعاتی دراین باره دارد. اما روز دادگاه هیچ وقت حاضر نشد.


او روز بیستم ژانویه سال 2005 در خانه اش تنها در محله جوهو شهر مومبایی در سن 55 سالگی درگذشت. سه روز بعد جسد او را همسایه ها با کمک پلیس پیدا کردند. .پروین بابی که فرزندی از خود نداشت وصیت کرده بود هشتاد درصد ازاموالش به خیریه تعلق بگیرد که زنان و کودکان فقیر  طایفه‌اش را تحت پوشش دارند.
ماهش بهات پس از مرگ پروین بابی باری دیگر زندگی او را دستمایه فیلمی به نام «یک لحظه» با بازی کانگنا رانوت قرار داد. اما هیچ وقت رسما نپذیرفت که این فیلم براساس و متاثر از زندگی او و بابی است.اما در یادداشتی که پس از مرگ پروین بابی منتشر کرد پروین بابی را زنی تحصیلکرده، اهل مطالعه و کتاب توصیف کرده بود. او در این یادداشت چنین نوشته بود:«پروین بابی دوبار مرد. اولین بار زمانی که نخستین حمله شیزوفرنیک به او دست داد و دومین بار روز بیستم ژانویه.»
در مراسم تدفینش هیچ کدام از همکاران سابق او شرکت نداشتند جز دنی دنزگوپتا. او در قبرستان مسلمانان مومبایی به خاک سپرده شد.پروین بابی کمترین حس همدلی و حمایت را از همکارانش در سینما دید وقتی که بیشترین نیاز به حمایت داشت.او وقتی اعتمادش را به دنیا از دست داد،دنیا نیز او را به حال خود رها کرد.این داستان تراژیک ستاره زن سینمایی است که روزگاری محبوبیت داشت.