کلی رایکارد میگوید فیلم جدیدش «نخستین گاو» (First Cow) میخواهد با نگاهی زنانه ژانر وسترن را به نمایش گذارد. او جدیدترین گفتوگوی خود با هالیوود ریپرتر از تجربهاش در ساخت فیلمهای وسترن و همچنین فیلم آخرش میگوید.
چرا زمانی که تصمیم گرفتید از رمان Half – Life نوشتهی جاناتان ریموند برای فیلم نخستین گاو (First Cow) اقتباس بگیرید، به بخش زمان حال و امروزیتر رمان نسبت به بخش قدیمیتر کمتر توجه کردید که بر سالهای ۱۸۲۰ تمرکز دارد؟
من هیچ گاه دوست نداشتم داستانی را روایت کنم که دربارهی ابتدا تا انتهای زندگی یک شخص باشد. همیشه به دنبال این بودم که تماشاگر با بازی بازیگران من درگیر شود. ما مدت کوتاهی را با تماشاگر میگذرانیم و میدانیم از آن پس، تماشاگران خودشان به پیش خواهند رفت. من در مقایسه با حوادث بزرگ، علاقهی بیشتری به پرداختن به اتفاقات کوچک زندگی دارم. شاید این باعث شد که برای فیلمنامهنویسی جذب رمان جاناتان ریموند شوم. زیرا این رمان به لحظات کوچک زندگی تمرکز بیشتری دارد.
انتخاب بازیگران برای این فیلم چگونه بود؟
روند خندهداری داشت. کافی بود افراد بازیگر باشند. من دستهای از عکسهای سر بازیگران را تهیه کرده بودم و طبق آن انتخاب میکردم. برای نمونه من میدانستم که جرسی را باید انتخاب کنم، برای این که چشمان بزرگی داشت.
بیشتر فیلمهای شما، توجه قدرتمندی به حیوانات داشتهاند.
استفاده از حیوانات، مانند بسیاری از اقدامات من در فیلمهایی که ساختهام، به دلایل کاربردی بوده است. به دلیل این که بودجهی کافی نداشتم، داستانهای کوچک را انتخاب کردم. در حال حاضر نیز داستانهای کوچک را انتخاب میکنم، چرا که هنوز بودجهی چندانی ندارم. من به رابطهی بین انسانها و حیوانات علاقه دارم. به نظر من این یک رابطهی حسی است. هدف من این است که با استفاده از احساسات صحنههایی بدون دیالوگ بیافرینم و همیشه روی دیالوگها تمرکز نکنم.
نخستین گاو (First Cow) نیز مانند فیلم میانبر میک یک وسترن است. جذابیت این ژانر برای شما چیست؟
این ژانر معمولا به عنوان ژانری مردانه جا افتاده است. من به دنبال این بودم که فیلم وسترن را در منظر و چارچوبی دیگر نگاه کنم. اما این کار نیاز به مهارت دارد، چرا که این جاده پیش از من رهروان زیاده داشته است. اما من تلاش کردم تا دوربین با نگاه جدیدی فیلم بگیرد، نه با یک نگاه سخت مردانه. تلاش کردم تا فیلمی بسازم تا اسطورههای عاشقانهی رایج فیلم وسترن را به تصویر نکشد. به همین دلیل ما یک قانون در این فیلم داشتیم: هیچ تصویری به خودی خود زیبا نیست و زیبایی را ما باید بسازیم. هیچ تصویری در فیلم وجود نداشت که زیبایی از درون خودش باشد. نخستین گاو (First Cow) یک داستان کلاسیک رویایی آمریکایی است.
در شغلتان به عنوان یک کارگردان، به کدام یک از شخصیتهای فیلمتان احساس نزدیکی بیشتری میکنید؛ کوکی یا کینگ لو؟
من همیشه میتوانم خود را در هر کدام از شخصیتهای فیلمهایم بیابم. من خود را در هر دوی این شخصیتها میبینم. من هیچ گاه دنبال پولسازی از فیلمهایم نبودهام. همین که مکانی برای تدریس برای من فراهم میشود، اتفاق خوبی است. برای من ساختن فیلمی دربارهی یک گاو با بازیگرانی که چندان شناخته شده نیستند، پدیدهی جالبی است.