بابک کریمی در جدیدترین مصاحبه خود با مجله معتبر ورایتی به بهانه حضور کنار سوفیا لورن در فیلم پسرش ادواردو پونتی به نام «زندگی در پیشرو» که اقتباسی است از رمان مشهور رومن گاری در مورد مسائل متنوعی صحبت کرده است، از هیاهوی انتخابات در آمریکا تا فیلم جدیدش.
بخشهایی از این مصاحبه را در ادامه بخوانید:
واکنش جامعه سینمای ایران به انتخابات آمریکا: ایران کشوری است که از جنبه فرهنگی همیشه میان دو گروه تقسیم شده است. گروهی که خواهان دیالوگ با دیگران خواستار ترکیب فرهنگها و هنرهای گوناگون است و کسانی که میخواهند مرزها بسته شود. یکجور ن جدال فرهنگی اجتماعی داخلی وجود دارد . ترامپ و بایدن هر کدام، یکی از این دو بخش را تغذیه میکنند. سیاستهای ترامپ فضا را به سمت محافظهکارتر شدن مردم ناسیونالیست ایران میبرد و بایدن به باز شدن فضا کمک میکند.چند روز پیش متوجه شدم که این شکاف در جامعه سینمای ایران هم وجود دارد. بعضی از باخت ترامپ خوشحال هستند و برخی نه. فضای یکدستی وجود ندارد.
تاثیرهمهگیری کرونا بر جامعه سینمایی ایران و تولید: من چندی پیش بازی در فیلم «بدون همه چیز» از محسن قرایی را تمام کردم. ما هر روز صبح سر صحنه، دکتر داشتیم و ، دمای بدن و سطح اکسیژن خونمان را چک میکرد. اگر کسی علائمی مشکوکی داشت، آزمایش میگرفتند. تونل ضدعفونی هم بود که پیش از رفتن سر صحنه باید از آن رد میشدیم. سالنهای سینما به طور متناوب باز و بسته میشوند، هر چند هنگامی که سالنها باز هم باشند مردم چندان استقبالی نمیکنند.
تماشای نتفلیکس در ایران: بسیاری از مردم با استفاده از وی.پی.ان شبکه نتفلیکس را تماشا میکنند.
درباره «جنایت بیدقت» ساخته شهرام مکری: فیلمی بسیار تمثیلی و نمادین است
.
درباره همکاری با سوفیا لورن: یاد عبارتی میافتم که روبرتو بنینی وقتی شانس همکاری با فدریکو فلینی را پیدا کرد، گفته بود،« حس کشیشی محلی را دارم که شانس خدمت در مراسم عشای ربانی پاپ را پیدا کرده است.» بهتر از این نمیتوانم تجربه خودم را توصیف کنم. روز نخست به سوفیا لورن گفتم هیچوقت فکر نمیکردم یک روز ملاقات کنیم، چه رسد به اینکه همکاری کنیم.البته من او را با نام کوچک صدا نمیزدم اما به سبک رسمی ایتالیایی با او صحبت کردم.او دستان من را با دستانش گرفت و گفت:« من را سوفیا صدا بزن».
بسیار متواضع است، آنهم زنی در آن جایگاه با آن پیشینه درخشان. متاسفانه ما فقط یک روز با هم جلوی دوربین رفتیم اما روزی تاریخی بود…