بایگانی‌ها

مشکلات ساختاری جشنواره فیلم فجر/مقایسه جشنواره فیلم فجر با جشنواره های معتبر دنیا

مشکلات ساختاری جشنواره فیلم فجر/مقایسه جشنواره فیلم فجر با جشنواره های معتبر دنیا
مشکلات ساختاری جشنواره فیلم فجر/مقایسه جشنواره فیلم فجر با جشنواره های معتبر دنیا

در چند سال اخیر مشکلات مختلفی گریبان جشنواره‌ی فیلم فجر را گرفته است که بسیاری از صاحب‌نظران سینما به روند آن اعتراض دارند. از نظر اینجانب بسیاری از این موارد به اشکال در ساختار جشنواره فجر بر‌می‌گردد که به بعضی از آن‌ها در اینجا اشاره می‌کنم.

۱. نبود یک استراتژی مشخص برای هدایت جشنواره: عدم داشتن یک برنامه‌ی مشخص، آینده جشنواره‌ی فجر را همیشه نامشخص می‌کند. این در حالی است که بسیاری از جشنواره‌های مهم جهانی، برنامه‌‌ای ده‌ساله برای خود تدوین کرده‌اند که معمولا شامل یک رویکرد کلی فرهنگی، هنری یا سیاسی نسبت به مجموع آثار شرکت‌کننده در جشنواره است.

۲. تغییر دبیر جشنواره به شکل مداوم: در بسیاری از فستیوال های مهم جهان، از جمله برلین، ونیز و کن، دبیران جشنواره تا مدت زیادی این وظیفه را به عهده دارند و به همین دلیل با کمک تجربه و تداوم در یک ساختار می‌توانند هویت خاصی را برای یک جشنواره تعریف کنند. اما متاسفانه در رویداد فیلم فجر تغییر مداوم دبیر جشنواره باعث می‌شود تا فرد تازه مدت زیادی درگیر درک ساختار جشنواره گردد و به همین دلیل تا زمان زیادی مجبور به استفاده از روش‌ آزمون و خطا می‌شود.

۳. نبود سیاست کلی: مشکلی که متاسفانه در فجر  همواره باعث شده با آمدن یک مدیر تازه در سازمان سینمایی هر سال جشنواره به یک جهت نامشخص دیگر حرکت کند و صاحبان آثار همیشه از شرایط ناراضی باشند. به این دلیل که به هیچ عنوان آگاه نمی‌شوند که آیا مدیر بعدی سینما نیز همین رویکرد را خواهد داشت یا به گونه‌ی دیگری عمل خواهد کرد؟

۴. نداشتن تعریف از مفهوم هیئت انتخاب: متاسفانه طی سال‌های متوالی، جشنواره فجر هیچ خط مشی مشخصی در زمینه‌ی انتخاب آثار نداشته و ندارد. هر سال مشخص نیست چه جور فیلم‌هایی باب سلیقه‌ی این رویداد فرهنگی است و صاحبان فیلم‌‌ها اصلا متوجه نمی‌شوند که فیلم‌شان آیا می‌تواند در فجر پذیرفته شود یا خیر. این در حالی است که جشنواره‌های معتبر جهانی همیشه دارای یک سلیقه‌ی کلی در هیئت انتخاب خود هستند که توسط دبیر آن مشخص می‌شود.

۵. دخالت دولت در روند انتخاب آثار: یکی از مشکلات اصلی جشنواره فیلم  فجر دخالت مستقیم نهاد‌های نظارتی در روند انتخاب آثار است. به این معنا که دولت تصور می‌کند چون بودجه در اختیار این رویداد فرهنگی گذاشته است، باید سلیقه‌ی خود را در نظر داوران اعمال کند. در حالی که این اعمال نظر همواره موجب اعتراض هنرمندان و پایین آمدن ارزش واقعی و اهمیت جایزه‌ی سیمرغ می‌شود. در نمونه‌های خارجی، دولت‌ها صرفا سعی می‌کند با وجود کمک‌های اقتصادی به جشنواره‌ها استقلالشان را زیر سوال نبرند!، تا اعتبار جوایز را در نزد اندیشمندان بالاتر ببرند.

۶. نداشتن رییس هیئت داوران: همان‌طور که می‌دانید بسیاری از فستیوال‌های جهان رییس‌ هیئت داوران انتخاب می‌کنند که این کار برایشان دو کاربرد دارد. اول مدیر داوران می‌توانند به سلیقه‌ی کلی داوران جهت بدهند و نظرات مختلف و سلیقه‌ی آن‌ها را به یک اجماع کلی برسانند. دوم هم اینکه هر جا در داوری سئوالی توسط رسانه مطرح باشد، بر اساس استدلال کلی داوری به آن پاسخ دهد. این در حالی است که نبود  چنین فردی در ترکیب داوران فجر باعث بروز اختلاف‌ در روند داوری می‌شود

۷. اهدای جوایز مختلف فنی: یکی از مشکلات رویداد فجر اهدای جوایز فنی در بخش‌های مختلف است. روندی که تقریبا در جشنواره‌های مهم جهان بی‌سابقه است. بدون شک بر کسی پوشیده نیست که امکان داوری فنی فیلم‌های سینمایی در مدت ده روز تقریبا غیر‌ممکن است و می‌تواند موجب یک داوری کم‌دقت و پر‌اشتباه شود. به همین دلیل این وظیفه به جشن‌های سینمایی مانند گلدن گلوب و اسکار واگذار می‌شود. این در حالی است که جشنواره فجر به شکل بسیار عجیبی، تعداد زیادی جوایز فنی دارد که تعداد بالا از اهمیت جایزه به دلیل عدم دقت در داوری می‌کاهد.

۸. اختراع جایزه بدون تعریف درست از آن: جشنواره فیلم فجر همواره در حال تغییر و ایجاد نام‌های تازه برای جوایز خود است. به‌عنوان مثال، ناگهان در آیین پایانی جشنواره در یک سال جوایز جدیدی اهدا می‌گردد که به دلیل عدم تعریف درست، هیچگاه اهمیت آن برای مخاطبان روشن نمی‌شود. بعضی اوقات این جوایز صرفا در جهت این نکته اهدا می‌شوند تا همه‌ی آثار سهمی از سیمرغ داشته باشند و کسی خدای ناکرده ناراضی از جشنواره خارج نشود!

 

مواردی که در این یادداشت ذکر کردم فقط بخشی از مشکلات اساسی و ساختاری در جشنواره‌ی فیلم  فجر است که به نظر می رسد  تا زمانی که حل نشود، روند آن بهتر نخواهد شد.